عرض ما در مورد اين مطلب مهم بود در مورد تربيت نفس و جايگاه عمل در تربيت انسان، كه گاهي انسان بما هو انسان و نوع او مورد خطاب است يعني يك خطابی خدای تبارك و تعالی فرمود به او از اين جهت كه انسان است و بشر است يا أيها الناس، يا ايها الانسان، از اين موارد.
یعنی طرف خطاب خدا اون موجودی است كه به عنوان آدم خلق شد يك نوع از موجودات يك حيوان ناطق يا عاقل از اين جهت، يك انسانی با سرمايه فراوانی كه خدا بهش عنايت كرده استعداد فراوانی كه خدا بهش عنايت كرده، يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم اي انسان و نوع بشر، همه شما، چه چيزی شما را در برابر خدا مغرور کرده، فكر کردی چی هستی؟ ما غرک بربك الكريم، يا ایها انسان انك كادح الي ربك كدحاً فملاقيه اي انسان تو به سختي حركت ميکنی طرف خدا ميری،و خدا را ملاقات ميکنی، يا در سوره مباركه انسان است هل اتی علي الانسان حين من الدهر لم يكن شيئاً مذكوراً يه زماني بر اين انسان گذشته كه چيز قابل ذكری نبود، يك موجود معتنابهی نبود كه اصن بخواهيم لقب انسان، اسم انسان روش بگذاريم، چي بود؟ ذرات پراكنده ای بود در اين عالم مادي كه بعداً به واسطه يك انسان مذكر و يك انسان مؤنث جمع شدند بعد با هم تلفيق شدن يك موجودی به وجود اومد به نام انسان، تو اصلاً چي بودی؟ لم يكن شيئاً مذكوراً چيز قابل ذكري نبودی، من تو را آفريدم عقل دادم هوش دادم گوش دادم، بينايي بهت دادم تو را حفظ كردم رشد كردی حالا اومدی در برابر من؟ ما غرک بربك الكريم؟ چی شده روبروی من ایستاده ای؟ چي شد ای كسی كه از آب گنديده ای كه يخرج من بين الصلب و ترائب خارج شدی، چي شد الان در برابر خدا احساس غرور ميكنی؟ آيا مالك مرگ خودتی؟ مالك حيات خودتی؟ مالك هستی خودتی؟ خدای تبارك و تعالی انسان و از اين جهت بهش توجه میده که ای همه انسانها شما چي بوديد؟ و بايد چی بشوید؟ در يا ايها الناس هم همينطوره يه موقع ميفرمايد ای همه مردم، خدا يك پيغمبری از جنس خودتون رو فرستاد بينتون خب اين خطابها خیلی مهمه برای نوع بشر، حالا نكته ای هم هست اينجا اين رو بگم كه باید از قرآن ياد بگيريم كه هر كسی را به فراخور حالش به فراخور شخصيتش و به فراخور موقعيتي كه هست باهاش صحبت كنيم يه موقع ميخواي با بچه صحبت كنی يه موقع ميخوای با جوان صحبت كني يه موقع با يه پيرمرد صحبت كنی،اين خيلی با هم متفاوته جوان طريقه صحبت كردن باهاش با طريق صحبت كردن با يك كودك خيلی متفاوته، قرآن هم يه موقع داره همه را خطاب قرار ميده یه موقع میفرماید متقين يه موقع میفرماید مؤمنين و هر گروهي تا اینكه ميرسه يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك يه موقع داره با نفس مطمئنه با اون انسان متعالي با اون نفس رشد يافته با اون راضيه مرضيه با آن كسي كه استعدادهايي كه خداي تبارك و تعالي از لحاظ هستي بهش داده،اون استعدادها از قوه تبديل به حركت شد به منصه ظهور رسيد یه موقع داره با اين صحبت ميكنه، با اين شخصيت داره صحبت ميكنه، میفرماید يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي...... اي نفس مطمئنه تو الان لايق اين شدي كه بهت بگم بنده من بنده من لايق اين شد كه وارد بهشتي بشوي كه هر بهشتي نيست جنتي اون جنتي كه منتسب به من است شايد بشه از اين استفاده كرد كه بالاترين درجه بهشت همان مقامی است كه به راضيه مرضيه ميدهند كه امام صادق عليه السلام فرمود اعلي درجه مصداق سوره مباركه فجر جدم اباعبدالله الحسين عليه السلام است فرمود سوره فجرسوره جدم امام حسين سلامالله عليه است يعني اين مقام اگر ميخواي بهش برسي به مقام راضيه مرضيه برسي وارد بهشتي بشوی كه اون قدر اون بهشت بالاست كه خدا فرمود بهشت من، ببين يه موقعي ميگن فلان مسجد خانه خداست،مسجد خانه من است خدا میفرماید،ميگيم خوب آيا مابقی دنيا و كرات و اينها مال خدا نيست؟يامثلاً ميگه ماه مبارك رمضان ماه من است ميگم مابقي ايام و ماهها مال خدانيست؟ چرا هست، ولي اين انقدر مهمه اون قدر ارزش دارد كه خدا ميفرمايد ماه من، خانه من، حالا اينجا میفرمایدوادخلی في عبادي و ادخلي جنتي اين بهشتي كه بهشت من است بهشتي كه بهشت من است چي ميشه كه انسان وارد جنتي ميشود؟ وقتي كه نفخت فيه من روحی را بهش ارزش داد ببين يه موقع خداوقتی شما را می آفرينه میگه
اين انسان خيلی ارزش داره من از روح خودم در او دميدم بعضيها كه متوجه نيستن فكر ميكنن خدا يه تيكه از روح خودش رو گذاشت در بدن انسان اين نيست نفخت فيه من روحي مثل همين كه می فرماید ماه من از بس ماه رمضان مهم منتسب كرده به خودش ماه من خانه من به كعبه ميگه خانه من چرا؟ چون خيلی ارزش داره ولی اينجا میفرماد نفخت فيه من روحی از روح خودم در او دميدم يعنی چه؟
يعنی يك روح به او عنايت كردم كه انقدر اين روح مهمه كه ميگم روح من، نه اینکه يه تيكه از خدا اومده باشه درما، اگر كسي و نفخت فيه من روحي را توجه كرده باشد لايق فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی میشود
@tareagheerfan