✳ مصیبت و گرفتارى و شناخت نعمت فراغت و برخوردارى 🔻 و موجب شناخته‌شدن نعمت و مى‌شود. کسى که دائماً در فراغت و برخوردارى است و طعم گرفتارى و محرومیّت را نچشیده است، ارزش نعمتى را که خدا نصیبش کرده است نمى‌شناسد و چه‌ بسا زبان به شِکوه و گله نیز بگشاید. 🔸 چنانکه غلام مَلِکى که دریا ندیده بود، در نخستین سفر دریایى که ملک او را همراه خود برد، از ترس، دست به داد و فغان و بى‌قرارى گذارد و حکیمى که در جمع مسافران بود، با اجازه‌ى ملک دستور داد او را به درون دریا بیفکنند و پس از غوطه‌ورى در آب و در شُرُف غرق و هلاکت قرار گرفتن، او را از آب بگیرند و به داخل کشتى بیاورند. پس از آن، غلام آرام شد. حکیم در پاسخ ملک که سرّ امر را از او پرسید، گفت غلام قدر کشتى را نمى‌شناخت و هنگامى که دستش از کشتى کوتاه شد و در امواج خروشان دریا غوطه‌ور گردید، به قدر کشتى پى‌ برد و لذا آرام شد. 🔺 نیز بنده‌اى را که قدر را که نصیبش شده است نمى‌داند و دائماً از زندگى خود شِکوه و گله مى‌کند، به دریاى محرومیّت و مصیبت مى‌افکند و به امواج بلایا و شدائد مى‌سپرد تا به قدر آنچه خدا نصیبش کرده است پى‌ ببرد و و شود و یابد. 👤 📚 از کتاب