❁﷽❁
او که عمری بی قرارش بوده ام.
روز و شب چشم انتظارش بوده ام.
از غمش تا صبح زاری کر ده ام.
سیل اشک از دیده جاری کرده ام.
او که از هجرانش افتادم ز پا.
پس چرا آخر نمی آید خدا.
وقت باشد از غمش دل خون شود.
دیده ام از اشک چون جیهون شود.
سینه ام از دوری اش گردد کباب.
مثل صیدی تشنه لب از قحط آب.
کی توانم تا فراموشش کنم.
شعله ی عشق است خاموشش کنم.
در جهان تنها نه من با چشم زار.
می کشم هر روز و هر شب انتظار.
او که عالم روشن از رخسار اوست.
چشم دنیا تشنه ی دیدار اوست.
دست بگشایم به سوی آسمان.
از خدا خواهم که سلطان جهان.
آید از ره فارغ از خویشم کند.
عاشقم عاشق تر از پیشم کند.
کاش باز آید که بی تابم کند.
روی بنماید شبی آبم کند.
روز و شب آزاد در حال دعا .
گوید ای مولای من مهدی(عج) بیا.
📜شاعر:جناب آقای سعید آزاد#شعر_ناب#نیمه_شعبان#متن_نوشت#گروه_تبلیغی_هنری_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈