شوهرم دلش با من نبود شب عروسیم شوهرم بهم گفت من ترو دوست ندارم.😓😢از رفتار بی میلش تو زمان نامزدی و عقد حس کرده بودم که فکرش جای دیگست ولی خودمو گول میزدم که به خاطر حجب و حیاشه که پیشم نمیاد. یکی دو ماه از زندگیم مشترکم می گذشت همچنان در بی میلی مطلق بود،من صبور بودم و دَم نمیزدم یه روز خودش به حرف اومد و گفت یه کاری میکنم خودت با پای خودت از این خونه بری نفهمیدم منظورش چیه تا اینکه یه روز وقتی برگشتم خونه😳 ادامه داستان👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1709637633Cd7fa12489d