. یک کوچه باز شد که تو زهرا شوی علی خیلی مدینه ای شده حال و هوای من . دیدی خودت چطور غرورم شکسته شد دیدی که خنده شد به منو گریه های من . غارت شدی تنت هدف دزدها شده یک پیرهن نمانده که باشد دوای من . من راضیم که جان دهم اینجا بجای تو تو راهی حرم شوی اکبر بجای من . ناموسم آمدست ز جایت بلند شو حالا شده حجاب عقیله بلای من . باید عبا بیاورم اینجا برای تو باید کفن بیاورد او هم برای من . قطعه به قطعه چیدمت آرام پیش هم سرهم شدی پیمبر ازهم جدای من . تشییع میکنند مرا پشت جسم تو تشییع میکنند تو را برعبای من چیدمت در بغل خیمه به زحمت اما ظاهراً باز کمی از بدنت جا مانده😭 فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِربا‌‌ پس او را با شمشیرهای خود قطعه قطعه کردند‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•