🚫عروس خاله م شدم در حالیکه خودش...
کم سن و سال بودم که عموی بزرگم بخاطر بیماری پدرم بدون
اطلاع ازش با اجازه
دادگاه منو به عقد پسرخاله م درآورد.
من واقعا
#عاشقش بودم، قرار شد تو یه اتاق تو حیاط خاله م زندگی کنیم!
تمام اتفاقات درست از
شب عروسی شروع شد یک ساعت بعد از رفتن مهمان ها شوهرم از پیش من رفت تو
#اتاق خاله! 😰
تا صبح منتظرش موندم اما برنگشت😔، وقتی هم از خاله علتش رو پرسیدم بهم گفت ما نمیدونستیم تو... 😰👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1783824717C85cf54a460