نمیتونستم باور کنم با استادم
#عقد سوری کردم فقط به خاطر این سرطان لعنتی ای که داشتم …
قرار ما این بود که بعد از درمانم از هم دیگه جدا بشیم اما مگه ممکن بود
ما عاشق هم شده بودیم❤️🔥🫂
چطور میتونستم از کسی که حالا مدت هاست همسایه ام شده و هر روز به دیدنش عادت دارم بگذرم !
فربد منو دیونه وارعاشق خودش کرده بود فقط حیف که این استاد مغرور بخاطر وصیت پدر بزرگش مجبوره با دختر عموش ازدواج کنه❌😱
یک شب که خسته اومدم خونه
لباس یک زن روی تختم دیدم
و ناگهان صدایی از داخل حمام توجهمو جلب کرد که.....😱🥺☠
🤬😱🔞👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1176503195C6a5901d929
من نمیتونستم ببینم که فربد با دخترعموشم .....💀❌😱