حاکمی حکم کرد هر کس دزدی کند
دزد را سوار بر الاغ به مدت یک هفته در شهر بگردانند تا عبرت خلایق گردد
دیری نگذشت که شخصی از دکان حلوا فروش قدری حلوا دزدیده و بخورد
نگاهبانان شهر و پاسبانان دزد را پس از محکومیت به حکمِ حاکم سوار بر الاغی کرده ودر شهر میچرخانیدند و
مردم کوچه و بازار نیز با دیدن دزد شادیکنان به هیاهو پرداختندداروغه که تصور میکرد هم اینک دزد از کردهی خود سخت پشیمان شده باشدبه دزد گفت چارهای جز اجرای امر حاکم نیست
آیا این وضع برای تو قابل تحمل است و بر تو سخت نمیگذرد..؟
دزد گفت نه ..!
حلوا را که خوردم الاغ را هم که سوارم مردم هم که شادی میکنند و شادند
از این بهتر چیست..!
...و
این حکایت تلخ احوال ما ومسئولین اشرافی است..!
بیت المال را که با توجیهات مختلف میخورند
بنز را هم که سوارند
ملت بینوا هم خوشحال و سرخوش و شادند وجوک میسازند و می خندند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•