هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
دو تا دختر ۱۷ ساله و ۱۴ ساله دارم دختر کوچکترم هیچ نگرانی راجبش نداشتم ولی دختر بزرگترم برعکس خواهر کوچکترش بود همه هواس منو پدرش به دختر بزرگترم بود ایقدر درگیر دختر بزرگم بودم که رنگ پریده و زرد دختر کوچکترمو نمیدیدم تا اینکه مدیر مدرسه دختر کوچکترم زنگ زد گفت سلنا سه روز مدرسه نمیره ولی هر روز من خودم راهی مدرسه اش میکردم و بعد ظهر خسته برمیگشت خونه شوکه شدم ولی چیزی بروز ندادم فردا صبح مثل همیشه راهی مدرسه شد منم پشت سرش رفتم سرویس مدرسه نگهداشت جلو مدرسه دخترم پیاده شد منتظر موند تا سرویس بره بعد کمی اینور اونور نگاه کرد رفت خیابون پشت مدرسه پشت سرش رفتم و صحنه ای دیدم که چشام سیاهی رفت و.....https://eitaa.com/joinchat/380371634Cd43222fb14 هیچوقت فکرشم نمیکردم سلنا سمت اینجور چیزا بره😭😔