_او را فراموش کردند و هواپیما عازم مکه شد، اما خـدا فراموش نمی کند._ *یک زن الجزایری به تنهایی در فرودگاه الجزایر گریه می کند* 🇩🇿.. *هواپیما عازم مکه شد و فراموشش کردند، اما «خـدا» از بالای عرش فراموش نمی شود، در نیمه راه بین جده و الجزایر و بین زمین و آسمان، «خلبان» صدایـی در موتور چپ می شنود*!! ! *کارکنان فرودگاه مجبور شدند همزمان با فرود اضطراری به فرودگاه الجزایر بازگردند، به جز سالنی که در آن خانمـی که گریه میکرد. فکر کردم در خواب است*؟! *وقتی مهندسان برای تشخیص نقص آمدند گفتند*: *هواپیما سالم است و مشکلی ندارد همه چیز متوقف شد*.. *وضعیت اضطراری اعلام شد که هواپیما برگشت*. *از میانه راه برای او، بیش از 200 مسافر برای او برگشتند*. *مهندسان حضور داشتند و تعمیرکاران برای آن متحیر بودند کدام اشک را به آسمان بلند کردی*؟! *و کدام دستها، به سوی خـدا دراز شدند؟!* *اگـر همه چیز تو را رها کرد و درها بسته شد، «خـدا» نمی رود*.. *و دعا همچنان مسیر سرنوشت را تغییر می دهد! سبحان الله*
@tasbiheto📿