#خاطره
همسر شهید:
هر از گاهی میرفتیم امامزاده بیبی زبیده، جایی بود در گلزار شهدای بیبی زبیده که میگفت اگر خدا بخواهد من اینجا دفن میشوم، من هم میخندیدم و میگفتم مگر جنگ است که تو جای خودت را مشخص میکنی؟! بعضی وقتها هم که با هم مسافرت میرفتیم و جای سرسبزی بود میگفت از من عکس شهادت بگیر، منم همان حرفها را میزدم و میگفتم کو جنگ؟ شما با این حال و هوا و روحیه باید در زمان دفاع مقدس به دنیا میآمدی، اینها را با شوخی و خنده میگفتم اما واقعاً از داشتن چنین همسری خوشحال بودم
🌷🌷🌷🌷
🍃6⃣🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•