🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗
#مردی_در_آینه💗
قسمت47
سكوت آزار دهنده ای توی اتاق بود ... اگر قبول نمی كرد و اسم اون مرد رو نمی برد ... همه چيز تموم بود همه چيز
- 🏼🦱دمطمئنيد پای من وسط نميا...
شك نكن ... هيچ جايی از پرونده ... اجازه نميدم هيچ كدوم بفهمن تو چيزی می دونستی ... فقط اين
فرصت رو به ما بده ...
نگاهش رو از من گرفت ... چند قطره🥺 اشك بی اختيار از چشمش اومد پايين ... مصمم بود ... هر چند
ترسيده بود ...
🦱 الكس بولتر ... معاون دبيرستان ...
اون بود كه كريس رو با چاقو زد ...
رابرت فلار ... ملانی استون ... يج سون بلك ... اينها مواد رو از اون می گيرن و توی دبيرستان و چند بلوك
اطراف پخش می كنن ... برای بچه های زير سن قانونی ... كارت شناسايی جعلی و الكل هم جور می كنن 🥺
🦱الكس بولتر ... معاون دبيرستان ... چطور نفهميده بود...
6 فوت قد ... جثه ای درشت تر از مقتول ... راست دست ... سرباز سابق ارتش
كی بهتر از يه سرباز دوره ديده می تونه با چاقوی ضامن دار نظامی كار كنه... و با آرامش و تسلط كامل
روی موقعيت، مانع رو از بین ببره...
باورم نمی شد چطور بازيچه دستش شده بودم ... اون روز تمام اين راه رو اومده بود ... تا با تظاهر به
اينكه نگران بچه هاست ... ذهن من رو بفرسته روی مدير دبيرستان كسی كه جلوی فروش مواد رو
گرفته بود ... و بعد از سؤال من هم ... تصميم گرفت ساندرز رو از سر راهش برداره ... چون نفوذ اون روی
بچه ها ... مانع بزرگی سر راهش بود ...
برگه ها رو گذاشتم جلوی 🦱لالا ... و از اتاق بازجويی كه خارج شدم ... سروان، تمام هماهنگی های لازم
حفاظتی از لالا رو انجام داده بود ... و حالا فقط يك چيز باقی میمموند ... بايد با تمام قوا از اين فرصت
استفاده می كرديم ...
تلفن اوبران كه تموم شد اومد سمتم ...
برنامه بعديت چيه ... چطور می خوای بدون اينكه لالا كل ماجرا رو تعريف كنه ...الكس بولتر رو گير
بندازی... تو هيچ مدركی جز شهادت يه دختر بچه معتاد نداری ... نه آلت قتاله، نه اثر انگشت يا چيزی
كه اون رو به صحنه قتل مربوط كنه چطوری می خوای ثابت كنی بولتر برای كشتن كريس تادئو انگيزه داشته.. فكر می كنی آدمی به تجربه و زيركيه اون كه هيچ ردی از خودش نگذاشته ... حاضره اعتراف كنه ...
گوشی تلفن رو از ميز برداشتم و شروع به شماره گيری كردم ...
- نه لويد ... مطمئنم خودش اعتراف نمی كنه ... منم چنين انتظاری رو ندارم ...
كوين گوشی رو برداشت ...
- پرونده دبيرستانيه چند ماه پيش رو يادته... اگه شرایطی كه ميگم رو قبول كنی ... می تونم بهتون
بگم از كجا می تونيد شروع كنيد ... سرنخ گم شده تون دست منه
توی زمان كوتاهی ... نيكو با چند نفر ديگه از دايره مواد خودشون رو رسوندن ... و بعد از حرف ها و
بحث های زياد ... پرونده قتل كريس وارد مراحل جديدی شد .
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸