🌴🌹🌴🌹🌻🌴🌹🌴
🌻🌴🌹🌴
🌹🌴🌻
🌴
🌻
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهید_مهدی_زین_الدین
راوے: همسر شهید
#نیمه_پنهان
قسمت :1⃣1⃣
گمنام گمنام
🍃مردها معمولاً در اين كارها
آسان گير تر هستند . ايرادهای مادرم را هم خوش رويی و تواضع آقا مهدی جبران ميكرد . مادرم ميگفت " چه طور ميشود دو هفته منير را بگذاريد و برويد جبهه ؟" او ميگفت " حاج خانم ما سرباز امام زمانيم ، صلوات بفرستيد .
" و همه چيز حل ميشد .
مادرم ميخنديد و صلوات ميفرستاد . داماد به دلش نشسته بود . كارها سريع و آسان پيش ميرفت .
🍃من و آقا مهدی و خواهرشان با هم رفتيم برای من يك حلقه ی طلا خريديم ، نُه صد تومان ! تنها خريد ازدواجمان ، حلقه ی او هم انگشتر عقيقي بود كه پدرم خريده بود . رفتيم به منزل آيت الله راستی و با مهريه يك جلد قرآن و چهارده سكه ی طلا عقد كرديم . مراسمی در كار نبود . لباس عقدم را هم خواهرم آورد . بعد از عقد رفتيم حرم . زيارت كرديم و رفتيم
گل زار شهدا ، سر مزار دوستان شهيدش.
🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
به کانال هیات رزمندگان اسلام بپیوندید👇
🌴
@razmandganeslam🌴