✨﷽✨
☘تفسیر قرآن _ سوره مبارکه علق
آيات ١ تا ٥
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداى بخشنده مهربان.
اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (١) بخوان به نام پروردگارت كه آفريد.
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ (٢) انسان را از علق خلق كرد.
اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ (٣) بخوان و پروردگار تو كريمترين است.
اَلَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (٤) همو كه به وسيلهى قلم تعليم داد.
عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ (٥) به انسان آنچه را نمىدانست، ياد داد.
🍃كلمهها
«اسم»: اين واژه در صورتى كه ريشهى آن «وسم» باشد، به معناى علامت است و در صورتى كه ريشهى آن «سمو» باشد، به معناى علو و رفعت است. معمولاً مفسران قول دوم را صحيحتر دانستهاند.
«الله»: نام مخصوص خدا و جامعترين اسامى او است.
«رحمن»: صيغهى مبالغه از «رحمت» است كه دلالت بر كثرت، گسترش و احاطه در رحمت دارد.
«رحيم»: صفت مشبهه است و دلالت بر دوام و هميشهبودن رحمت دارد.
«إِقْرَءْ»: صيغهى امر از مصدر «قرائت» و به معناى ضميمهكردن حروف و كلمات به يكديگر است، گاه در خواندن، گاه در تلفظ و گاه در استماع.
«رَبّ»: بر مالك، صاحبحق، اختياردار، تدبيركننده و نگهدارنده، نعمتبخش، تنبيهكننده و اصلاحكنندهى چيزى گفته مىشود.
«خَلْق»: بر ايجاد چيزى بعد از آنكه معدوم باشد و نيز بر ايجاد چيزى به گونهاى كه سبقتى بر آن گرفته نشده باشد، اطلاق مىشود.
«عَلَق»: به معنى آويزانشدن چيزى به شيئى در بالا، چنگزدن به چيزى و ملازمت با آن است. همچنين در مورد كرمى كه به بدن آويزان مىشود و خون مىمكد (زالو) و خون جامدى كه در رحم است كه فرزند از آن به وجود مىآيد، استعمال مىشود.
«اَكْرَم»: از «كرامت»، به معناى بزرگوارى است و «اكرم» به كسى مىگويند كه بخششهايش برتر و بيشتر از بخشش ديگران باشد. علت استعمال واژه در اينجا آن است كه خداوند بدون استحقاق عطاگيرنده، بر او عطا مىكند و هر نعمتى در نهايت به خداوند باز مىگردد.#تفسیر#علقhttps://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774