معضلی که ممکن است تصمیم گیرندگان به زودی با آن مواجه شوند این است که آیا در واقعیتی که حزب الله هر روز به حملات خود به خاک اسقاطیل(خاک اسقاطیل خاک قبرشه فقط که همونم مال فلسطینه) ادامه می دهد، تلاش کنند و شعله های آتش را کاهش دهند، یا اینکه بپذیرند واقعیت ایجاد شده در مرز مستلزم این است. آغاز یک جنگ تمام عیار که انتظار می رود دامنه آن برای هر دو طرف بسیار دشوار باشد و حتی ممکن است به جنگ منطقه ای منجر شود.
یک کارشناس نظامی و مشاور نهاد امنیتی، می گوید: حزب الله در حال حاضر علاقه ای به یک جنگ تمام عیار ندارد، این به منافع داخلی لبنان مربوط می شود، نصرالله علاقه ای به جنگ برای غزاوی ها ندارد. در حال حاضر، این تعجب آور است. ما انتظار داشتیم که او در اوایل ۷ اکتبر از فرصت استفاده کند. می توانست در تمام مدت روزهای اول وارد جنگ شود و اسقاطیل را از تعادل خارج کند.
او این کار را نکرد و به ایرانیها هم ربط دارد، در حال حاضر آنها حداقل حزبالله را به عنوان چیزی که از آنها و تأسیسات هستهایشان محافظت میکند، نگه میدارند. داستان استراتژیک تأسیسات هستهای است و آنها نمیخواهند حزبالله در حال جنگ باشد، زیرا آنها کاملاً افشا میشوند و راهی برای تهدید اسقاطیل ندارند، به همین دلیل است که حزبالله در حال حاضر علاقهای به جبهه جنگ ندارد، او علاقهمند است در جنگ مشارکت داشته باشد.
وی افزود: اسقاطیل هم از نظر قابلیت های اطلاعاتی و هم در توانایی بستن دایره و شلیک، مزیت های مشخصی دارد. اسقاطیل برای ضربه زدن به مقامات ارشد و سیستم ضد تانک نیروی رضوان اقدام میکند و جدی هم اقدام میکند. درست است که تنها چندصد کشته وجود دارد، اما بسیاری از آنها را رزمندگان حرفه ای و ماهر و البته ارشد می دانند. جامعه شیعه بر خلاف اهل سنت نسبت به زندگی انسان حساس است، آنها علاقه ای به آن ندارند، اما در پینگ پنگ استراتژیک با اسرائیل گیر کرده اند. در شرایطی که پیش آمده، رفتن به مرحله بعدی تشدید در واقع به معنای وارد شدن به جنگ است.به همین دلیل است که آنها تهدید می کنند اما همیشه عمل نمی کنند.
مثلا:حزب الله تهدید به شلیک گسترده راکتی می کند.در عمل عمدتاً یک سلاح روانی است.آنچه آنها را از اصابت به اهداف دقیق باز می دارد این واقعیت نیست که آنها توانایی ندارند، اما در حال حاضر نمی خواهند تشدید تنش را افزایش دهند.