ند و از رفع سميت بايد مطمئن باشند.
◀️39- در روده مريض نبايد زخم و جراحتى باشد.
◀️40- در ايام قاعدگى و خونريزى زهدان، زنان نبايد مسهل بخورند و نيز اگر بيمار بخونريزى بواسير گرفتار باشد خوردن مسهل زيانآور است.
◀️41- استنجاء با آب سرد درست نيست و بايد آب گرم بكار رود و بعض از پزشكان خوددارى از استنجاء را بيشتر مىپسندند.
◀️42- بيمار نبايد بكارى كه دارو را از ياد او ببرد بپردازد.
◀️43- بيمار بايد از آنچه كه برايش ناخوشايند است پرهيز كند و بايد بآنچه دوست مىدارد رو بياورد.
◀️44- در تابستان بهنگام بامداد و در زمستان بوقت نيمروز و در بهار و پائيز بين اين دو بايد مسهل خورد.
◀️45- در هنگامى كه نابهنجارى در اندامهاى پائينى باشد بيمار بايد اول قىآور بكار ببرد و بعد مسهل بخورد، نه برعكس زيرا در آنوقت بر نابهنجاريها افزوده مىگردد.
◀️46- اگر براى درمان فرصت كافى نباشد از حبها و امثال آنكه دير در معده حل مىشود بكار ببرند و اگر چاره ديگر نباشد بايد دارو را نخست بكوبند و با آب گرم بياشامند و نبايد از داروهاى صبردار كه دير بكار مىافتند استفاده كنند، اما اگر فرصت كافى باشد يا مثل بيماريهاى مغزى لازم باشد كه مسهل كمكم كار بكند، خوردن حبها و داروهاى صبردار سودمند است.
◀️47- در بيماريهاى بحرانى كه نيروى طبيعت بيمار اخلاط را بيرون رانده مثل شرا(جوشهاى كوچك ناگهانى سرخرنگ. مرآت اللغه) ، باد سرخ (ماشرى)، قوس (بنات الليل) و دانهها تا از انضاج مطمئن نشوند نبايد مسهل دستور داده شود و بايد نخست طبيعت را تقويت كنند و سپس مسهل بخورند.
◀️48- در بيماريهاى سمى مثل كوفت (سيفليس)، طاعون آتشك، حب- الافرنجى (نوعى سيفليس) كه طبيعت بنيروى خود مىخواهد آن را بيرون براند نبايد مسهل بدهند زيرا ماده را بدرون مىكشاند و گاه سبب مرگ بيمار مىگردد بلكه بايد نخست كوشش كنند تا بيمارى بيرون بريزد و از نيروى آن كاسته شود. براى اين كار بايد از ترياقها و از دواهاى ماليدنى سود بجويند و پس از آن مىتوان دستور مسهل داد.