🇮🇷نوشهر ØÚ©ÛŒÙ…🇮🇷
عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار Ùˆ صد هزار مرتبه شکر، وقتی Ù…ÛŒ خواستی جون بدید، دیگه زن Ùˆ بچه کنارت نبود، دخترت نبود، Ù„ØØ¸Ù‡ جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور ØØ³ÛŒÙ† ØÙ„قه زدند، نیزه دار با نیزه Ù…ÛŒ زنه، شمشیر دار با شمشیر Ù…ÛŒ زنه ØŒ ØØ³ÛŒÙ†â€¦.