🔴 نقش اعتقاد در درمان ✍يكی از اصحاب امام صادق علیه السلام می گوید: نزد امام علیه السلام بودیم، پیرمردی نزد ایشان آمد و عرض کرد: من درد دارم و نبیذ ( یک نوع شراب ) می خورم. امام علیه السلام فرمودند: چرا خود را با آب درمان نمی کنی؟ آبی که هر موجود زنده ای با آن خلق شده. این شخص گفت: برای من خوب نیست. ( این جا امام علیه السلام با شخص بحث نکرد؛ چون دید که اعتقاد به آب ندارد و چون اعتقاد ندارد، اثر نمی کند و فوراً دارو را عوض کردند. ) فرمودند: چرا خود را با عسل درمان نمی کنی که خداوند می فرماید: برای مردم شفا است. ( شخص نگفت این برایم خوب نیست؛ چون دیگر خدا را نمی توانست تکذیب کند. به همین جهت ) پيرمرد گفت: پیدا نمی کنم. امام علیه السلام دیگر اصرار نکردند که می توانی پیدا کنی فهمیدند که اعتقادی ندارد. مرتبه سوم امام علیه السلام فرمودند: چرا با شیر خود را درمان نمی کنی؟ شیری که گوشت بدنت به وسیله آن روییده است و استخوانت به وسیله آن قوی شده است. پیرمرد گفت: برای من خوب نیست. امام علیه السلام فهمیدند که مرد اعتقادی ندارد و می خواهد امام تجویز نبیذ برای او بکند، با او بحث نکرد و به همين خاطر فرمودند: اگر می خواهی شراب را برایت تجویز کنم، ابداً این کار را نمی کنم. 📚 بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۶۴ 🔰 مساله اعتقاد به دارو چه قدر حساس است که وقتی پیرمرد می گوید این دارو برایم خوب نیست، امام علیه السلام دیگر بحث نمی کنند و دارو را کنار می گذارند و داروی دیگری تجویز می کنند. 🆔@tebjameh