🔸دیدار خانه شهید حسن علی و نشستن پای صحبتهای شیرین مادر و برادر و همرزم شهید
🔻همرزم شهید میگفت: روزیکه برای زیارت حضرت معصومه(س) به قم آمده بودیم، از پنجره مسافرخونه خیابون کنار حرم رو نگاه کرد. پنجره روبروی مدرسه آیت الله گلپایگانی بود و کلاس طلاب و روحانیون تازه تموم شده بود. خیابون پر از روحانیون جوان بود.
حسن با دیدن این صحنه با تعجب داد: 😳 اَاَاَاَ آخوندا روووووو ببین!!! چقدر آخوند!!!!
👈باخودم گفتم: احتمالا امروز که ما اومدیم به مادرشهید سر بزنیم هم شهید مارو دیده و دم در از اینکه پنج تا آخوند یهو اومدن اینجا تعجب کرده و گفته:
اَاَاَ آخوندا رووو!!!
🔅فقط امیدوارم به حق حضرت زهرا(س) با خودش نگه: اَ اینارو نگاه چقدر با ما فاصله دارن...
ندیدم آینهای چون لباسخاکیها
همان قبیله که بودند غرقِ پاکیها
دلیل غربتشان، اهلِ خاک بودنِ ماست
نه بی مزار شدنها، نه بی پلاکیها
به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند
زمین چقدر حقیر است آی خاکیها
#دیدارخانواده_شهدا
@ayatollah_haqshenas