بند1⃣ آسمون سیاهه سینه‌ی زمین پُر آهه بیقراره اونکه قرار دلهای بی پناهه از داغ حیدر بی‌تابه کوفه دلتنگ یاره مهتاب کوفه محراب و منبر روضه خون عمامه و سر غرق خون شیر خدا در زمزمه انّا الیه الراجعون انّا الیه الراجعون بند2⃣ لحظه‌ی سفر شد کهکشون دیگه بی قمر شد سهم یتیمای علی از امشب خون جگر شد رو دست مردم ظرفای شیره اما چه فایده که خیلی دیره اشک چشای خسته‌شون داره میباره بی امون اما میخونه مرتضی انّا الیه الراجعون انّا الیه الراجعون بند3⃣ با یه قلب مضطر روضه خونه چشمای حیدر خیره شده باز این دمای آخر به دیوار و در امشب تو بستر احیا گرفته رو لب دم یا زهرا گرفته میخونه از یار جوون از بانوی قامت کمون میگه شده وقت سفر انّا الیه الراجعون إنّا الیه الراجعون شعر‌وسبک:محمدجواد ابوتراب‌زاده ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://eitaa.com/joinchat/2778791955Cff7b080a11