🔺کنش انتخاباتی معطوف به انقلاب اسلامی 🔹«انتخابات» همزاد و از سنخ «انقلاب» است. این هم‌بودگی به این معناست که انتخابات می تواند محملی باشد برای بازتولید انقلاب. حزب‌الله (به مثابه نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی) می‌تواند انتخابات را به بستری برای بازتولید انقلاب اسلامی بدل سازد. «طرح» و «تذکر» دادن آرمان‌های انقلاب و انسجام و مهندسی مجدد «سرمایه‌ی اجتماعی» انقلاب اسلامی، از مهم‌ترین بسترهای بازتولید انقلاب از مسیر انتخابات است. 🔹در مقابلِ تعریف انقلاب‌محور از انتخابات، تعریف قدرت‌محور قرار دارد. در تعریف دوم انتخابات عبارت است از فرایند کسب یا حفظ قدرت، عبارت است از روند کسب رأی. در این فرایند بازتولید انقلاب اصل نیست؛ از این رو صرفاً تکرار آن بخش از گفتمان انقلاب مهم و بلکه ممکن است که ظرفیت تبدیل به شعار برای کنش‌گران سیاسی/حزبی را داشته باشد. 🔹سیطره‌ی سیاسیون محافظه‌کار بر ذهن و زبان حزب‌الله در طول مدت‌های مدید و پیوسته‌ای از تاریخ پس از انقلاب باعث شده است تا حزب‌الله، گفتمان انقلاب را همان چیزی بپندارد که کنش‌گران سیاسی در ایام انتخابات به تکرار آن‌ها می‌پردازند. این روند به تکراری، کلیشه‌ای و شعاری‌بودگی درک حزب‌الله از انقلاب انجامید است و درک ما از انقلاب را به سطح امر سیاسی تقلیل داده، و در این چارچوب محبوس ساخته است. ذیل همین تقلیل‌گرایی معرفتی است که ما انتخابات را صرفاً به مثابه یک فرایند تغییر قدرت می‌پنداریم و از فرصت‌ها و دلالت‌های بیشمار آن برای انقلاب غافلیم. از دل این تقلیل‌گرایی های معرفتی است که محافظه‌کاری عملی بیرون می‌ٱید. محافظه‌کاری یعنی در یک انتخابات، کسی را ذیل هزار قسم و آیه در باب وحدت به مجلس بفرستی و در انتخابات بعدی همان هزار قسم و آیه‌ را ردیف کنی برای به مجلس نرفتن همان فرد! محافظه‌کاری یعنی یک هژمونی غالب که با تهمت رأی شکنی در دل حزب‌الله رعب بیاندازد تا به رفتن افراد کم‌خطر و بی خاصیت به مجلس راضی شود و امکان بروز سیاسی رویش‌های انقلاب را در دراز مدت‌ بمیراند. محافظه کاری یعنی قتل‌گاه انقلاب. 🔹سال 1384 رهبر انقلاب یک استدلال مهم درباره‌ی چیستی فعالیت انتخاباتی در جمهوری اسلامی مطرح کردند که اغلب نادیده‌ انگاشته شد. استدلال ایشان بر موضوعیت و نه طریقیت انتخابات تأکید می‌کرد و انتخابات را به مثابه فرصتی برای «ذکر» آرمان‌های انقلاب در نظر می گرفت: «قتی که ایشان تبلیغات انتخاباتی می‌کردند، به افراد خانواده‌ی خودم می‌گفتم اگر آقای احمدی‌نژاد رأی هم نیاورد، این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که شعار عدالت محوری را مطرح کرد؛ نگذاشت به فراموشی سپردنِ این شعار بشود یک سنت.» انتخابات می‌تواند تعریف وهدفی جزء رأی‌آوری داشته باشد؛ می‌تواند تبدیل بشود به شورش علیه سنت فراموشی حاکم بر جریان‌های سیاسی؛ می توان فرصتی باشد برای «خدمت بزرگ به انقلاب». 🔹همواره در کنار رفتار تکراری در رأی دادن به لیست‌های بی‌خاصیت احزاب مدعی، هستند کسانی که به خود جرأت می‌دهند صادقانه بر نقد دوگانه‌ی اصولگرایی/ اصلاح‌طلبی پافشاری کنند و در راه «خدمت بزرگ» به انقلاب به دنبال آسودگی از غرغرها و فشارهای وابستگان احزاب نباشند. 🔹باید کار به جایی برسد که عموم حزب‌الله از رأی دادن به لیست احزاب مدعی احساس گناه کند؛ نه این‌که احساس برائت ذمه کند. آزادی از بردگی سیاسی احزاب البته راه طولانی‌است و استلزمات معرفتی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی خاص خود را می‌طلبد. ✍🏻 ✅به تریبون مستضعفین بپیوندید: @teribon_ir