حالِ خلیفه روز به روز بدتر میشد،
پزشکان هم از معالجهاش عاجز!
گفتند:
موسیبنجعفر را بیاورید.
اگر دعا کند خدا شفایش میدهد.
به امام خبر دادند
همین طور که میآمد زیرِ لب دعا میکرد
وقتی رسید حالِ خلیفه بهتر شده بود.
پرسیدند: چه دعایی بود؟
فرمود:
گفتم خدایا او را به خاطرِ گناهِ خودش بیمار کردهای،
به خاطرِ بندگی و عبادتِ من شفا بده ...
[ آفتاب در محاق ]