بسم الله الرحمن الرحیم
در این ایام یاد صحبت آن استاد می افتم که می فرمود با اینکه مردم تصور می کنند شب قدر شب کاشت است، اما شب قدر حقیقتا شب برداشت است.
جبهه ی انقلاب اسلامی باید بیاموزد که هیچ گاه نمی تواند برآیند کشش قلب ها را یک شبه تغییر دهد.
هر چند که این امر به صورت جزئی قابل تحقق است.
اما برای یک استراتژی قابل اتکا باید آموخت که کار فرهنگی موثر امری بلند مدت است که شاخصه های بسیاری در آن دخیل است و باید برای این دست و پا زدن های شب امتحانی به صورت ریشه ای فکری کرد.
اصل این انقلاب بر اساس جریان توحید محور شکل گرفته است و هر گاه قلب ها به سمت حقیقت متوجه شدند این انقلاب در مسیر صحیح حرکت کرده و هر گاه مسئولین و مردم رنگ تعلقات و دنیا و طاغوت به خود گرفته اند به حاشیه کشیده شده است.
از این رو معتقدم مهم ترین کار حتی در این برهه بیش از اعلام نام یک فرد برای رای دادن،فهمیدن لزوم تلاش در مسیر توحید است.
معتقدم اگر مردم،اعم از مسئولین و غیر آن ها مجهز به نور ولایت اهل بیت علیهم السلام و ارتباط با قرآن کریم باشند تشخیص حق و حقیقت کار پیچیده ای برای آن ها نخواهد بود.
"اعرف الحق تعرف اهله"
ما برای شناختن حق در خودمان چه حرکتی کرده ایم که توقع داریم با چند کلام حرف و نقل و دعوا نظر دیگران را نسبت به کسی تغییر دهیم؟
لامحاله پرواضح است که مسئله ریشه دارتر از این حرفهاست.
شناخت حق که ثمره ی آن شناختن اهل حق است و در این برهه ها کارگشاست با کتاب خواندن و جلسه رفتن و گشت و گذار در کانال های مجازی محقق نمی شود.
باید در راه حق حرکت کرد،عبادت کرد،ریاضت عمل و فکر در قالب شریعت کشید،مراقبات معنوی در توده ی مردم به حد اعلای امکان آن برای هر شخص برسد و مصداق حقیقی
"اعرالله جمجمتک" که فرموده ی مولی الموحدین علیه السلام شد.
مایلم در این زمان که عده ی قابل توجهی در حال دست و پا زدن هستند که چه می شود و چه خواهد شد این نکته را متذکر شوم که مهم تر از نتیجه ی فعلی دقت روی این است که چه شد که ما دست و پا میزنیم و چرا به قول آیت الله بهجت ره صاحب اصلی کار نیامده است و گشایش برای ما به تاخیر افتاده و می افتد.
ما اگر عاقل باشیم در فراز و نشیب ها باید به دنبال ترجمان باطنی زخم هایی باشیم که بر پیکرمان حلول کرده است.
چه شد این زخم ها سربرآوردند و از کجا آمده اند؟
به قولی دردها وقتی درس خویش را به انسان آموختند خود به خود محو خواهند شد.
بدون ذره ای زیاده گویی هر چه انسان نگاه می کند متوجه می شود تنها راه نجات از این گرفتاری ها، تربیت بلند مدت توحیدی است.
این همان امری است که انسان را به حق می رساند و کمترین فایده آن قدرت انتخاب برای مردم و توان تشخیص انصراف یا ماندن یا اصلا قبول سمت ها برای مسئولین است.
پیشوای ما امیرالمومنین علی علیه السلام "قائد غر المحجلین" لقب گرفته اند.
ترجمه ی ساده و اولیه ی آن پیشوای پیشانی درخشانان است.
آیا پیشانی امثال بنده درخشان است که او را قائد و رهبر خویش بدانم؟
در بحبوحه ی مشکلات از پیدا کردن سرنخ های مولد مسائل غافل نباشیم و از برنامه ریزی بلند مدت برای آن فراری نبوده و مثل همیشه این امر مهم را به زمان و مکان نامعلوم حواله ندهیم.
خداوند پشتیبان اهل توحید است
اگر وارد این دایره شویم دیگر نگرانی از نصرت حق نخواهیم داشت، لکن تمام کاری که ما باید انجام دهیم سوار شدن بر کشتی اهل حق با ملاکات اهل بیت علیهم السلام است.
آیا جرات این را داریم در این مورد به خود امتیاز ۱۰ از ۱۰۰ را بدهیم؟
محمدهادی اصفهانی