🔅شرایط امرو نهی کردن جامعه توسط حکومت
عدالت حکمرانی /بخشی از مصاحبه حجة الاسلام قنبریان با روزنامه قدس(۱)
▫️در "امر سیاسی" دو ولایت داریم. یک ولایتِ، یک طرفه است که از طرف حاکم مشروع با مردم است مثلاً فقیه جامع الشرائط با مردم ولایت یک طرفه دارد و او بر ما ولایت دارد و ما بر او ولایت نداریم ولو اینکه حق نظارت داریم. این نوع حالا محل بحث ما نیست.
🔺یک نوع دیگر نیز از ولایت هست که "ولایت طرفینی" است. یعنی ولایتی که من بر کسی و او بر من دارد. مصدر اصلی امر به معروف و نهی از منکر این نوع از ولایت است. آنجایی که قرآن، امر به معروف را پیچ و مهره کرده است «المومنون بعضم اولی من بعض» و «بعضهم اولیاءبعض» است. قرآن در پس این تعابیر "یامرون بالمعروف" می گوید. یعنی این ولیّ آن یکی و او نیز ولیّ این یکی است. چرا که امر کردن یک جور دخالت کردن و وارد سپهر دیگران شدن است. پس اینجا باید یک نکته را مدنظر داشت که مصدر امر به معروف و نهی از منکر ولایت طرفینی است.
🔺دوم اینکه اگر ما برای "شخصیت حقوقی" هم چنین ولایتی را قائل شدیم و گفتیم که دولت نیز حق امر به معروف و نهی از منکر مردمش را دارد؛ ذیل این ولایت طرفینی برده ایم. اصل۸ قانون اساسی نیز بر این تصریح دارد که هم دولت باید امر به معروف کند و هم مردم باید به دولت امر به معروف کند. این با بحث رابطه مردم با ولایت(اصل۵ و ۱۱۰قانون) فرق می کند که گفتم او بر ما ولایت دارد و ما بر او نظارت داریم. اینجا ولایت طرفینی و از جنس امر به معروف و نهی از منکر کردن است...
🔺تازه بین فقها یک بحثی هست که آیا "عدالتِ آمر" شرط در امربه معروف هست یا خیر؟ یعنی اگر من خواستم امر به معروف کنم، خودم باید عادل باشم یا خیر؟ قلیلی می گویند که شرط است و کثیری از فقها نیز می گویند که عادل بودن(اهل کبیره و مُصرّبه صغیره نبودن) شرط نیست. آن هایی که می گویند شرط نیست، اعتقاد دارند که اگر چنین چیزی را شرط کردیم، موجب از بین رفتن این فریضه می شود مگر چقدر عادل در جامعه هست که همه معروفها را رعایت کند. این را اضافه کنم که آن هایی که شرط نمی دانند، همه بالاتفاق، "شرط تاثیر" می دانند. یعنی کسی که مسائل شرعی دیگر را رعایت نکند دیگر امر و نهی اش تاثیر ندارد.
🔺حالا ما کار به افراد نداریم و به حکومت کار داریم. اگر شخصیت حقوقی را اضافه کنیم و سراغ جامعه بیاییم و بگوییم که آیا دولت به عنوان یک شخصیت حقوقی حق امربه معروف و نهی از منکر دارد یا خیر؟ به نظر من اینجا قویاً می توان از عدالت دولت حرف زد. بگوییم دولت -یعنی دستگاه دولت و تریبون های دولت که وسیع اند و از نمازجمعه و رسانه ملی گرفته تا سایر نهادها را شامل می شوند- وقتی حق دارد امر و نهی کند که خودشان در لباس دولت، رعایت موازین بکنند. یا حداقل در صورتی که تاثیر دارد که خود رعایت کند.
مثلاً وقتی با صدای کلفت بگویند بی حجابی نه، که در مقابل اختلاس و تبعیض و فلان -که در خود سپهر دولت اتفاق می افتد- در مقابلش عدالت بورزند و "عدالتِ حکمرانی" داشته باشند؛ اگرنه، جامعه از این ها نخواهد شنید.
در علوم اجتماعی نیز از آن یاد می کنند. «نظریه پاندولی اخلاقیات در جوامع انقلابی» نیز همین را می گوید. می گوید: اولش تیز و تند حرف زدن از آرمان هاست، به مرور عده ای ریزش می کنند و سر این آرمان ها نمی مانند و مثلاً پسرش را فلانی آمریکا می فرستد و خودش نیز زندگی آنچنانی دارد، اما کماکان "سختی گفتار و سستی رفتار" را دارد. سست رفتار می کند، ولی سخت حرف می زند.
قرآن در این باره در سه آیه حرف زده که یکی اش را بگویم همین آیه «لم تقولون ما لا تفعلون» هست. «کبرا مقتاً عندالله ان تقولون ما لا تفعلون» خیلی برای خدا سخت است که چیزی را بگویید که خودتان به آن عمل نمی کنید. این آیات توبیخی را خود فقها برای واعظی که متعظ(پند پذیر) نباشد بکار برده اند.
نهادهای حاکمیتی یا رسانه ملی -که در دور و بر خودش اتفاقات درشت می افتد ولی نسبت به آن ها سهل گیری می کند- برای "مصرف کننده حجاب" در جامعه که یک دختر است سخن درشت می گوید! قاچاق 500درصدی منسوجات حجاب(۲) پیرامون خودش اتفاق بیافتد و کاری نکند، ولی سر مصرف کننده اش فریاد بزند! ما الآن دچار این معضل هستیم .
🔺راه حل این معضل ،احیای اصل۸ قانون اساسی و نهادینه کردن ولایت طرفینی است. که اولاً ولایت طرفینی است. ثانیا اگر دولت نیز قرار امرو نهی داشته باشد باید در وظایفش در قبال ملت، کوتاهی نداشته باشد.
🔺ادامه دارد...
................................................
1)متن کامل مصاحبه را اینجا بخوانید:
http://media.qudsonline.ir/d/2020/09/14/0/1005304.pdf
2)گزارش مرکز پژوهش های مجلس
🔺این دو یادداشت مرتبط را بخوانید:
- قاچاقچیان حجاب و بد حجابی
-محل های تجمع های روز حجاب و عفاف
📝محسن قنبریان ۹۹/۶/۲۹