شب عاشواری حسینی مکن ای صبح طلوع 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 روضه امام حسین علیه السلام به نفس حاج منصور ارضی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای آفریدگار گل نینواییم داده خدا زِ خون تو خون خداییم خواهی اگر مرا ببری کربلا ببر یک کربلا ببر که کنی کربلاییم من پا به پای قافله سالار می روم روزی که کربلای من آید فدایی ام من بی حسین کرببلا هم نمی روم جابر که نیستم که مریدی ولاییم مثل بُریر مثل حبیب و غلام ترک دارم امید تا تو کنی دلرباییم مثل زهیر در دل من انقلاب کن بیگانه ام مگر تو کنی کنی آشناییم آیا مرا جهاد و شهادت شود نصیب آیا قبول دوست شود سر جدایی ام گر با سپاه کوفه مرا روبرو کنی رزم می کنم که مدح تو گوید خدایی ام زنده کنم دوباره کلام زهیر را شاید هزار بار کنی کربلاییم اما شهید کرببلایت کجا و من من در کلاس شما ابتدایی ام آقا اگر اراده کنی کشته می شوم یعنی عنایت تو کند هل اَتی اِییم