در مورد نقدهای سیاسی وارد بر مناسک عاشورایی و اربعینی لازم است تا به چند نکته اشاره شود:
1️⃣ مهمترین مساله خدشه در دوگانهسازی منتقدین
#مناسک عزاداری است. القای وجود تفاوت بین قرائت مردمی و
#حکومتی از این مناسک، مغالطهای است که راه هرگونه دفاع یا پاسخ را نسبت به این انتقاد مسدود میکند. دوگانه شور و
#شعور یا دولت و مردم در حوزه مناسک عزاداری مثل اربعین به هیچ عنوان توجیه عقلانی نداشته و موجب غفلت از رابطه
#دیالکتیکی و تنگاتنگ آنها میشود.
2️⃣ این دست نقدهای وارده بر مناسک عزاداری، به هدف حل مساله نبوده و خودشان آغشته به مقاصد
#سیاسی همچون بازکردن راه برای گفتمان مذاکره و تساهل با دشمنان اسلام هستند.
3️⃣ شعائر اسلامی و شیعی، در سرشت و ذات خویش سیاسی هستند و دلالتهای آشکار سیاسی دارند چراکه
#اسلام چنین خصوصیتی دارد و احکام و ارزشهای آن هرگز بیگانه با جامعه و قدرت و نظام سیاسی نیست. پس غایات سیاسی جزو طبیعت آنهاست، نه تحمیلی از بیرون که بتوان به آن خُرده گرفت. از این رو مناسک
#سکولار، انکار بخشهای عمدهای از دین است و بر تلقی سکولار از دین استوار میگردد.
4️⃣ آنچه سیاسیکاری و جناحاندیشی خطاب میشود، هرگز با واقعیت تطابق ندارد زیرا دمیدن
#روح_انقلابی در
#شعائر_اسلامی و شیعی و پیوندزدن درونمایههای آن با نیازهای انقلاب و کشاندن مردم به عرصه هواداری از
#انقلاب، امری سیاسی است اما سیاسیکاری نیست که بتوان به مذمت و ملامت آن پرداخت. چگونه میتوان ادعای علاقه به معصومین(ع) را داشت اما به دفاع از حکومتی که ریشه در تعالیم و معارف ایشان دارد و میخواهد جامعهای مبتنی بر آموزههای آنها بنا کند، برنخاست و بیطرف و بیموضع بود؟