«زینب»، زنی که میراث‌دار زخم‌های معطر شد 🔹ظهر روزی به نام عاشورا، تصمیم گرفت که بر زخم‌های معطر خاندانش بوسه بزند و تکلیف زن بودنش را یک تنه ادا کند. 🔹زینب، می‌رود و با یک بطری آب و دو سه تا قرص خشک نان برمی‌گردد. آن‌قدر خوشحال است که از جیره، این سهم را به دست آورده که می‌خواهد بال دربیاورد. اما وقتی جلوی ساختمان‌شان می‌ایستد، دستش روی کلید خشک می‌شود. جز تکه‌های تن چسبیده به آوار، چیزی از بچه‌هایش باقی نمانده و همان‌ها را هم نمی‌تواند جمع کند. 🔸️گزارش کامل را اینجا بخوانید @Fars_Zendegi