💡شروط سه‌گانه مالیت 🔹 شهید مطهری: چگونه است كه بعضى امور مادى اين جهان براى انسان ارزش و ماليّت دارد و ثروت شمرده مى‌شود، مانند آب و نان و زمين و ميوه و فرش و غيره، و بعضى ديگر ارزش و ماليّت ندارند و ثروت شمرده نمى‌شوند، مانند نور و هوا و مانند زباله و خاكروبه‌؟ ... ماليّت و ارزش پيدا كردن یک چيز تابع اين است كه اولاً به حال بشر مفيد باشد، يعنى يكى از حوائج بشر را رفع كند يا در رفع آن دخيل باشد، خواه آن‌كه آن حاجت، مادى و معاشى باشد يا غيرمادى، و خواه آن‌كه عين یک شىء مورد استفاده واقع شود كه بهره‌مند شدن از آن مساوى است با نابودى آن، مثل نان و ميوه، و يا منفعت آن چيز (منفعت به اصطلاح فقه)، يعنى وسيله واقع شود كه بدون اين‌كه عين مصرف شود، انسان حظّ و بهره‌اى از آن ببرد، مثل بهره‌اى كه انسان از ديدن منظره‌اى يا شنيدن آوازى يا سكنىٰ در خانه‌اى پيدا مى‌كند. ولى حقيقت اين است كه منفعت (به اصطلاح فقهى) هرچند قابل مبادله به مال هست، ولى خودش مال و ثروت شمرده نمى‌شود. جمال يا آواز يا نطق، وسيله جلب مال و كسب مال و قابل معاوضه به مال مى‌باشد ولى خود اين‌ها مال و ثروت شمرده نمى‌شوند. پس شرط ماليّت اين است كه خود عين باشد. از آنچه گذشت معلوم شد كه شرط اول ماليّت اين است كه شىء، مورد حاجت باشد، شرط دوم اين است كه وافر و رايگان نباشد، مثل نور و هوا. شرط سوم اين است كه قابل اختصاص باشد. 🖋مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۴۳۹و۴۴۰