💥 عرفان امام خمینی، عرفان اصیل اسلامی است. ⬅️ عرفان امام، عرفان مبارزه با طاغوت است، نه عرفان انزوا یا عرفان سازش. ⬅️ از عرفان امام، نظریه حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید. 🔰 : 🟤 امام راحل، هم در وادی سير عملی براساس عرفان و هم در شناخت عرفان عملی و عرفان نظری، جزو سرآمدهای اين قافله هستند و بی‌ترديد از انسان‌های انگشت‌شماری هستند كه می‌توان در طول اين مسيرِ عارفان از آنها نام برد كه هم به درک عرفان نظری رسيدند و هم حقيقت عرفان عملی را شناختند و هم متحقّق به اين دو حقيقت شدند. 🟤 من گمان می‌كنم آن عرفانی كه ما در حوزۀ اديان الهی داريم و انبيای الهی پرچمداران او بودند از نوع عرفان امام رضوان الله تعالی عليه است. گرچه عرفان عملی و نظری‌ای كه عارفان اسلامی و شيعی در طول تاريخ تبيين كردند، متأثر از فرهنگ اسلامی است ولی آنچه ما می‌توانيم به‌عنوان عرفان اصيل از آن ياد كنيم، شبيه همان چيزی است كه شما در انديشه و رفتار امام رضوان الله تعالی عليه می‌بينيد. 🟤 برخلاف بعضی سكولارها كه می‌گويند انبياء كاری با سياست نداشتند، ما پيامبری نمی‌شناسيم كه با سياست كار نداشته باشد! همه انبياء در عين اينكه سرآمد عارفان بودند و مراحل شهود و سلوک را طی كرده بودند و با امر الهی به‌سوی عالم انسانی برای هدایت انسان رجوع كرده بودند، ولی همه‌شان اهل ميدان سياست و مبارزه بودند و جامعه‌پردازی می‌كردند و از سياستمداران بنام تاريخ بشريت به حساب می‌آيند. من گمان می‌كنم عرفان اصيل اسلامی هم همين است، یعنی عرفانی است كه از دلش درآميختن با قدرت و ثروت، برای اصلاح قدرت و ثروت، بيرون می‌آيد، نه انزوا و كناره‌گيری یا سازش. 🟤 آن نگاه عارفانه به جهان كه انسان را به انزوا و كناره‌گيری و گوشه‌نشينی دعوت می‌كند و‌ اهل مبارزه با طاغوت نیست، با عرفان اصيل اسلامی سازگار نيست. گرچه در عرفان اسلامی دعوت به زهد شده، اما اين زهد از دل درآميختن با جهان عبور می‌كند و به‌معنای انزوا و گوشه‌گيری و سازش نيست. 🟤 از انديشه‌ عرفانی امام، نظريه‌ حكومت دينی و ولايت فقيه ناشی شده است؛ یعنی به‌لحاظ عملی، اين انسان عارف دست به يک انقلاب بزرگ در مقياس اجتماعی زدند كه موازنۀ جهانی را به‌نفع مذهب و معنويت تغيير داده و به‌طرف تحقق تمدن نوین اسلامی حرکت کرده است. 🟤 در انديشه‌ عرفانی امام، برخلاف نظريۀ بسياری از عارفان كه انسان را به پرهيز از قدرت و ثروت دعوت می‌كنند، ايشان با ثروت و قدرت، آن هم در مقياس حكومت، درآميختند و بنای يک حكومت جديد را گذاشتند و نوع جديدی از حكومت را در دنيای پيچيدۀ مدرن تأسیس كردند. 🟤 امام خمینی، بر خلاف عرفایی كه صلح كلی هستند (يا منزوی‌اند يا سازش‌كار)، به مبارزه و قتال با کفر و استکبار رو آوردند و صف‌بندی بين حق و باطل را به‌خصوص در مقياس جهانی فعال كردند. ایشان انسان عارفی هستند كه وارد ميدان جهان شدند و فرمودند: "ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرۀ خون برای اعلای کلمه الله ایستاده‏ایم و برخلاف میل تمامی آنها، حکومت نه شرقی و نه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایه‌ریزی خواهیم نمود". (۳۰ دی ۱۳‌۸۸)