📚 *ادامه شرح خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه (آیت الله مکارم)* ✴️ *همگى آماده جهاد شويد!* 💠در اين بخش از خطبه، لحن کلام امام(عليه السلام) تغيير پيدا مى کند و با تعبيراتى بسيار غم انگيز، سخنان گذشته را ادامه مى دهد و از *شهيدان* بزرگوارى که در صفين شربت شهادت نوشيدند و جاى آنها در ميان اصحابش خالى است ياد مى کند و مى فرمايد: *«کجايند برادران من همانها که در مسير صحيح گام نهادند و در راه حق پيش رفتند»;* 💎 سپس روى چند نفر از اين پيشتازان ايثار و شهادت و آگاهى و معرفت، انگشت مى نهد و مى فرمايد: *«کجاست عمار؟ کجاست ابن تيّهان؟ و کجاست ذوالشهادتين.* (سه نفر از بزرگان اصحاب که شرح حالشان خواهد آمد)»; 🔰 آن گاه به صورت کلى و عام از همه آنها چنين ياد مى کند: *«کجايند مانند آنان از برادرانشان که پيمان بر جانبازى بستند و سرانجام سرهايشان براى فاجران و فاسقان فرستاده شد»;* 💎 *اشاره به ده ها نفر از صحابيان بزرگوار پيامبر(صلى الله عليه وآله) است که همراه على(عليه السلام) در صفين بودند و شربت شهادت نوشيدند و جنايتکاران لشکر معاويه، سرهاى آنها را جدا کردند و براى معاويه بردند.* 📙 در اينجا خاطره آنان سبب شد که امام(عليه السلام) *حالت تأثر شديدى* پيدا کند آن گونه که راوى اين خطبه (نوف بکالى) مى گويد: آن گاه *امام(عليه السلام) دست به محاسن شريف خود زد و مدت طولانى گريست* و فرمود: *«آه بر برادرانم. همانها که قرآن را تلاوت مى نمودند و به کار مى بستند در فرائض الهى دقت مى کردند و آنها را به پا مى داشتند. سنّتها را زنده کرده و بدعتها را مى راندند. بسوى جهاد دعوت شدند و مشتاقانه پذيرفتند، به رهبر خود اطمينان داشتند و از او پيروى کردند»;* ✅ *اين اوصاف شش گانه حکايت از عظمت مقام آنان در علم و عمل در پاسدارى دين و در جهاد و اطاعت از پيشوا و رهبر الهى مى کند. هم از قرآن آگاهى داشتند و آن را مو به مو در مورد زندگى اجرا مى کردند، هم از واجبات با خبر بودند و به آن عمل مى کردند هم پاسدارى از سنّتها و مبارزه با بدعتها داشتند و به هنگام جهاد اهل ايثار و فداکارى بودند.* 🔰 در واقع *امام(عليه السلام) مى خواهد سرمشقى به يارانش بدهد و بگويد مؤمنان واقعى و حافظان راستين اسلام و صحابه حقيقى پيامبر(صلى الله عليه وآله) چه ويژگى هايى داشتند. شايد اين سخنان داغ در آن دلهاى سرد اثر بگذارد و براى جهاد با ظالمان و جانيان به پا خيزند.* ❇️ سپس امام(عليه السلام) با صداى رسا و بانگ بلند ندا داد: *«اى بندگان خدا جهاد، جهاد. آگاه باشيد من امروز لشکر را به سوى اردوگاه حرکت مى دهم آن کس که مى خواهد به سوى خدا حرکت کند با ما کوچ نمايد»;* 🔰 به اين ترتيب امام(عليه السلام) بعد از آن همه بيانات تکان دهنده و بيدارگر، مردم را براى جهاد به سوى دشمن دعوت کرد و گروه زيادى از مردم از سخنان امام(عليه السلام) به شوق آمدند و احساس مسئوليت کردند و آماده حرکت به ميدان جهاد شدند. 💠«نوف بکالى (راوى اين خطبه) مى گويد: امام(عليه السلام) پرچمى به امام حسين(عليه السلام) براى يک لشکر ده هزار نفرى داد و پرچمى به قيس ابن سعد ـ که رحمت خدا بر او باد ـ براى ده هزار و به ابوايوب انصارى براى ده هزار و براى ديگران هر کدام به تعدادهاى ديگر، و اين در حالى بود که مى خواست به صفين بازگردد ولى هنوز روز جمعه نگذشته بود که ابن ملجم ـ که لعنت خدا بر او باد ـ امام(عليه السلام) را ضربت زد و لشکرها بازگشتند و ما همچون گلّه هايى بوديم که شبان خود را از دست مى دهد و گرگان از هر سو به آنها حمله ور مى شوند و آنها را مى ربايند»; 🛑 به اين ترتيب گرگان شام و غارتگران سپاه معاويه شادمان شدند و از اينکه خطر بزرگى بار ديگر از آنها دفع شد شادى کردند; ولى مؤمنان راستين در دريايى از غم و اندوه فرو رفتند. 🌴در حديث آمده است: هنگامى که خبر شهادت اميرمؤمنان على(عليه السلام) به شام رسيد عمروابن عاص با خبر شد و با اين جمله به معاويه بشارت داد: « *آن شيرى که در عراق در کمين ما بود به ياران خود پيوست* ». 🌴💎🌴💎🌴💎 ┄┅✿❀🌴 *یا مولا علی*🌴❀✿┅┄ 📲 *جهت عضویت* 👇 خادمین امیرالمومنین(ع)(۳)👇 https://chat.whatsapp.com/BG86RZQPKs86humXPw0XLT 🍃🍃🍃🍃 خادمین امیرالمومنین(ع) در ایتا 👇 http://eitaa.com/khademineAmiralmomenin