🔴 اوضاع و مشکلات اجتماع
در حکومت امام علی علیه السلام
🔹از سوالات رایج در سالهای اخیر این است که: آیا رهبری از مشکلات کشور و تخلفات کارگزاران نظام خبر دارند یا خیر؟ اگر خبر دارند و سکوت کرده اند که وا اسفا...! اگر خبر ندارند که باز هم وا اسفا....!
🔹برای تحلیل واقع بینانه، بررسی دوران زمامداری امیرالمومنین علیه السلام و عملکرد کارگزاران حکومت ضروری است. آنها هم دچار لغزش می شدند که در نهج البلاغه به تفصیل ذکر شده است. بعضی فساد مالی و سوء استفاده - مانند فرماندار بصره که در برخی نقل ها ابن عباس بود - داشتند. برخی دیگر، علیرغم سالم بودن، ضعیف و ناکارآمد بودند - مانند کمیل که فرماندار شهر هیت بود - و برخی هم ممکن بود در حق مردم ظلم و تعدی کنند. قنبر که غلام و مامور حضرت بود در اجرای حکم نسبت به محکومی زیاده روی کرد و مجازات شد.
🔹چند مورد اختلاس در آن دوران گزارش شده است. «یزید بن حجیه» ، فرماندار ری - همین تهران خودمان! - بود و اختلاس کرد. امیرالمومنین(ع) متوجه شدند و سریعا او را احضار کردند. اما گریخت و به معاویه پناه برد. حضرت بر وی دست نیافتند و اموالی نیز از این مسئول خائن سراغ نداشتند، و او را لعن و نفرین کردند.
🔹«مصقلة بن هبیره شیبانی» حاکم "اردشیر خُرّه" از شهرهای فارس - منطقه فیروزآباد که باز هم در ایران فعلی است! - بود و ۵۰۰ هزار درهم اختلاس کرد. حضرت وی را به زندان انداختند ولی او با حیله ای از زندان گریخت و به نزد معاویه رفت! امیرالمومنین(ع) که می دانست وی در کوفه املاکی دارد، به سراغ آنها رفت.
🔹مشاهده می شود که تعدی و تخطی احتمالی کارگزاران از الگوی تعریف شده حاکمیت، مشروعیت نظام و رهبر جامعه را زیر سوال نمی برد. هم مسئولین و هم مردم، ضعف و نواقص داشتند.
🔹روایت مهمی از علی علیه السلام در کتاب "روضه کافی" ذکر شده که اوضاع نامطلوب جامعه را نشان می دهد. در روایت ۲۱، حضرت تصریح می کنند حدود سی مورد "خلاف شرع بین" در زمان حکومت ایشان وجود داشت. از دوران خلفای پیشین باقی مانده بود و بعلت عدم همراهی مردم و دلبستگی به بدعت های پیشین، موفق به اصلاح آن نشدند. از بدعت ها در نمازهای مستحبی و نماز میت و مراسم حج و نماز تراویح و... اسم می آورند که حدود سی مورد می شود. از جمله از این موارد فدک را اشاره می کنند که باید به فرزندان فاطمه سلام الله علیها برمی گرداندند و بعلت عدم ظرفیت جامعه موفق نشدند.
🔹حضرت می فرمایند نماز تراویح که به جماعت خواندن آن بدعت است را خواستند اصلاح کنند و منع کردند و با واکنش شدید اصحاب و سپاهیان خود مواجه شدند:
فتنادوا بعض اهل عسکری ممن یقاتل معی، یاللمسلمین ضیعت سنه عمر....!
برخی از اهل لشکر حضرت صدای اعتراض بلند کردند که ای وای سنت عمر از دست رفت!
🔹اصولا اکثر مردم در زمان حضرت علی علیه السلام و حتی سپاهیان ایشان، به مفهوم کلامی امروز "شیعه" محسوب نمی شدند. آنگونه که ما شیعه را بعنوان یک مذهب متمایز و ممتاز از سایر فرق اسلامی می شناسیم.
بعد از قتل عثمان، مردم به حضرت روی آوردند. از دید اکثر کسانی که با ایشان بیعت کردند، علی علیه السلام بعنوان "بقیه السلف" از شورای عمر! شناخته و (خیرالموجودین) تلقی می شد. یعنی از شورای شش نفره که عمربن خطاب تعیین کرده و بزرگان اسلام را گرد آورده بود، عثمان و عبدالرحمن بن عوف از دنیا رفته بودند. سعدبن وقاص هم منزوی شده بود. می ماند علی علیه السلام و طلحه و زبیر که آنها هم مدعی خلافت بودند و بعدها هم عده ای را با خود همراه و فتنه گری کردند. ولی از دید جامعه، امام علی (ع) افضل از آنان برای خلافت بود.
🔹اینگونه نبود که معتقد باشند خلافت از ابتدا حق امیرالمومنین بوده و مسیر جامعه بعد از رحلت پیامبر به انحراف کشیده و اکنون اصلاح شده است. اصولا از زمان پیامبر عده ای از خواص مثل ابوذر و سلمان - که در زمان حکومت حضرت فوت کرده بودند - و مالک و عمار و محمدبن ابوبکر... جزو شیعیان و خواص محسوب می شدند.
🔹طبیعی است که کارگزاران و مسئولین، از بین همین مردم انتخاب شده و ضعف و خطا داشتند. معنی "حکومت دینی" این نیست که کارگزاران معصوم هستند. انسان هستند و جایزالخطا، ولیکن خطای مامورین و مسئولین، به مشروعیت نظام خللی وارد نمی کند. باید خطاها را اصلاح و خطاکار را مجازات کرد.
نحوه برخورد امیرالمومنین(ع) با مسئولان فاسد/ دکتر رجبی دوانی
@tollabolkarimeh 🌷