اتراف و انحطاط جوامع (به بهانه کشته شدن جوانی بی‌گناه در کورس ثروت و سرعت) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ ترسیم جامعه آرمانی مورد نظر قرآن همواره با شعار دعوت به قسط و قیام برای عدالت اجتماعی همراه بوده است. از همین رو مترفین از مهمترین دلایل سقوط امتها و تمدن‌ها معرفی شده و جامعه اشراف‌زده‌ی فاسد و مترف به گواهی تاریخ و شهادت قرآن، محکوم به هلاکت و نیستی است چراکه فسق، پی‌آمد ناگزیر ترف است. وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفِیها فَفَسَقُوا فِیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِیراً کَمْ أَهْلَکْنا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوح وَ کَفى بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً هرچند وجود مترفین در هر جامعه‌ای ولو جامعه اسلامی قابل انکار نیست، اما آنچه سنت الهی در سقوط و انحطاط را معنا کرده و ماندگاری این قشر را تضمین می‌کند، غلبه طبقه مترفین بر مستضعفین و اتحاد استئثاریون با حاکمینی است که بر مسند حکومتی مقدس، به غصب نشسته‌اند و پیوند و اتحاد نامقدسی را رقم زده‌اند. در چنین شرایطی، بی‌تردید قوام این پیوند، در سکوت دادرسین، نهادینه شده و در خموشی ناهیان خام‌اندیش، سر به مهر می‌ماند. ناهیانی که منکر بی‌حجابی دخترکان نوبالغ را نعره می‌زنند اما در فهم فتنه فساد افسارگسیخته اربابان قدرت و غارت، لنگ می‌مانند. امروز معترضان به ارتجاع، اشرافیت و به تعبیری شرکِ در لباس توحید و کفرِ در قامت دین و نفاقِ در وجه ایمان، پیرو همان منش قرآنی شهد الله و شهداء بالقسط، برای آشکار‌سازی این نهاد مترف، به پا خواسته‌اند تا سرنوشت این سرزمین دیگر بار صحنه تکرار تاریخ مدینه‌العرب بعد از مدینه‌النبی نگردد. آری! جامعه قوامون لله نخواهد شد مگر با شهادت بالقسط و شهادت بالقسط ممکن نیست مگر در فریادی افشاگر علیه اترافی مقدس... چرا این عامل قوامیت، جامعه مدعی اسلام و علویت را تضمین نکند؟ 📝به قلم‌ @tollabolkarimeh 🌷