🌹بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین🌹 🏴 سالروز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را محضر دوستان اهل بیت (علیهم السلام) تسلیت عرض میکنم. زهرا بمان و زندگی ام را بهم نزن زهرا بمان ‌‌و مرگ علی را رقم نزن آشفتگی قلب مرا جمع و جور کن فکری به حال و روز دل این غیور کن اصلا بمان و روی خودت را نشان نده بازوشکسته، دست خودت را تکان نده با تو بگویم از غم و درد و گلایه ها خیلی دلم شکسته شده از کنایه ها! دنیای من که در نظرم سوخت فاطمه دیدم تو سوختی، جگرم سوخت فاطمه ای با حیا! تو را جلوی دیده ها زدند تو پا به ماه بودی و با ضربه پا زدند 🏴 حضرت زهرا (علیها السلام) فرمود: «... بر درب خانه ی ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند. من در پشت درب ایستاده بودم و آن ها را به خدا و پدرم قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند. ناگهان عُمَر تازیانه را از دست قنفذ (غلام ابوبکر) گرفت و با آن به بازوی من زد. در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند. سپس (او) چنان به صورتم سیلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و مُحسن را که بی گناه بود، سقط کردم ...».(1) 📚 منابع : ................... 1 - «فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی! فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـوَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی» «فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ فَأسقَطتُ مُحْسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ! ...» بحارالأنوار: ج۳۰، ص۳۴۹ / و عوالم العلوم و المعارف ...: ج‏11 ص: 574.