🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بسم الله الرحمن الرحیم ✍آرمین غلامی(مجنون ) 🎶سبک..دوباره مرغ روحم هوای کربلاکرد... من یادگار شاهم/برعالمی پناهم از زهر زین مرکب/گرفته سوز وآهم شاهده کربلایم/غریب آشنایم نشسته رد زنجیر،خدابه روی پایم اسیر غصه و درد ، بهاره،اماچه،سرد گلایه دارم من از ،زمونه ی پراز درد به یاد کرب وبلا، هرشب وروزمیبارم غمی به جز فراق،کرب وبلا ندارم دیدم،شنیده هارو،غروب کربلارو دیدم توی کربلا، ذبیح مصطفی رو دیدم که شمرملعون،رو سینه ی حسینه دیدم که توی دستاش ،موهای شاه دینه ....باقرآل حیدر،شدکشته از زهر زین افتاده در کوچه ها،از ظلم آن زهر کین جا مونده بیقرارم ،شاهدبه شیرخوارم ، گریان کربلا و،همیشه بیقرارم توی کویر دلگیر ، مادریه بی تقصیر میخوند لالا به اصغر، امون نداد بهش تیر به حرمله دیدم که،یه ظالمی،کمون داد دیدم علی اصغر، حنجرشو نشون داد کسی نبودیه جرعه آبی بده به طفلم دیدم علی اصغر ،ازتیرکینه جون داد . خزون باغ لاله ،دیدم غم سه ساله میاد هنوز خدایا،ازتو خرابه ناله همیشه میده آزار ، یه دختری تو بازار محله ی یهودی، عمه بود و یه خونخوار چشای بی حیارو،خنده ی شامیارو دیدم توی خرابه، دختر بی بابارو //مظلوم امام باقر(ع)/۲