🍂شب جمعه شب رحمت ومغفرت🍂
بدرگاهت گدائی آمده در می زند امشب در این بیت رحمت را مکّرر می زند امشب
فقیری در کنار خانه ات افتاده با حسرت بجای حلقه بر درگاه تو سر می زند امشب
خلاف سایراوقات این قلب پر آشوبم نمی دانم چرا آهنگ دیگر می زند امشب
تو ازمن خوب تر دانی ک در این سینه تنگم چرا مرغ دلم اینگونه پرپر می زند امشب
زمان حضرت موسی علیه السّلام مدّتی بود باران نباریده بود خشکسالی بنی اسرائیل را فرا گرفته بود ،مردم آمدند پیش حضرت موسی ،موسی از خدا بخواه بان نازل کند ،امّا هر چه موسی و مردم دعا کردند اثری نبخشید وبارن نیامد ،از جانب خدا به موسی علیه السّلام وحی شد :
در میان شما یک نفر گنهکار نشسته ، تا آن در میان شماست دعای شمارا مستجاب نمی کنم . حضرت موسی از خدا خواست که او را معرفی کند تا از میان جمعیت بیرون کند .حضرت موسی پیام وحی را برای قومش در میان گذاشت آی مردم یک فرد گنهکار باید بیرون برود تا دعا مستجاب شود ، فردگنهکار سرش را گذاشت روی خاکها ، گریه کرد ، توبه کرد . طولی نکشید خداوند بارن را نازل کرد 1.موسی عرض کرد خدایا کسی که از میان جمعیت بیرون نرفت خطاب شد ای پیغمبر ما، بنده ی گنهکارم با من آشتی کرد او را بخشیدم.
1. آیت الله مهدوی کنی ، نقطه های آغاز در اخلاق عملی ، بشر فرهنگ اسلامی 1374 ،ص297
🍂
@torkiy🍂