سرباز قدیمی عراقی فهمید ایرانیم و گفت
شما ایرانیا تو جنگ هم انسان بودین !!
گفتیم چطور؟؟
گفتم توی بیمارستان بودم که یکی از خلبانان شما رو آوردن داخل
بدجوری مجروح بود
پرسیدم چجوری به این روز افتاده ؟!
یکی از سربازای عراقی که همراهش بود میگفت :
میخاسته پل ارتباطی العماره به تنومه رو بمباران کنه
ولی وقتی متوجه میشه چند تا خانم با بچه هاشون روی پل دارن عبور میکنن
منصرف میشه و ...
چند بار توی آسمون میچرخه تا عابرین از رو پل رد بشن
ولی پدافند هوایی عراق
هواپیماش رو میزنه و وقتی خلبان با چتر میاد پایین به اسارت گرفته میشه
دیدم یهو سرباز قدیمی عراقی اشک توی چشمش جاری شد
اشک توی چشمان منم سرازیر شد حس غرور میکردم👌
༺🦋
@tosheh313✰