نام تو را همینکه صدا می‌زند رباب آتش به جان کرب و بلا می‌زند رباب مثل دل پدر گلویت پاره پاره است اما دوباره حرف شفا می‌زند رباب شد سینه پر ز شیر، ولی شیرخواره نیست مادر بیا که باز صدا می‌زند رباب چون در خیال خویش بغل می‌کند تو را بوسه به زخم حلق شما می‌زند رباب زحمت برای مادر و خلعت برای غیر دیگر نگو که ناله چرا می‌زند رباب قلب سکینه از غم تو تیر می‌کشد در هرکجا که حرف تو را می‌زند رباب... حسن لطفی https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5