🌸🌷 یک نماز صحیح🌷🌺
از حماد بن عيسى به سند صحیح نقل شده است كه روزى حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللَّه عليه) به من فرمودند:
ای حماد مى دانى و می توانی نماز صحیح بخوانی؟
عرض کردم: اى آقای من؛ در حفظ دارم كتاب حريز را كه در نماز تصنيف كرده است.
حضرت فرمودند: باكى نيست برخيز و نماز بخوان.
حماد گفت پس برخاستم در برابر آن حضرت و رو بقبله كردم و تكبير گفتم و ركوع و سجود انجام دادم.
حضرت فرمودند: اى حماد نیک به جا نیاوردی. چه قبيح است مردى را كه عمر او شصت سال يا هفتاد سال شود و يك نماز با حدودش، صحیح نخوانده باشد.
با این حال خجالت زده شدم؛ ادب کرده و گفتم فداى تو گردم، نماز را به من ياد ده.
پس حضرت رو بقبله ايستادند و قد مبارك را راست كردند.
پس دستها را آويختند تمام به جانب رانها يعنى از پيش نه از پهلو و بر بالاى هم نگذاشتند چنانكه اكثر عامه مى گذارند و انگشتان را پهلوى هم گذاشته و نگشوده بودند و پاها را نزديك هم گذاشتند تا آن كه ميان هر دو بمقدار سه انگشت گشوده بود كه تقريبا شش انگشت باشد و انگشتان پاها را همه را رو بقبله كردند و نگردانيدند از قبله به جانب راست و چپ و ايستادند از روى خشوع و يا تضرع به آن كه نظر را به محل سجده كردند و آثار خوف و خشيت بر آن حضرت ظاهر شد.
پس گفتند: اللَّه اكبر.
سپس سوره حمد را به ترتيل خواندند (يعنى به تأنى و تامّل و تفكر در معانى آن چنانكه از اخبار ظاهر مى شود)
و از روى حزن قل هو اللَّه احد را خواندند.
پس آن مقدار كه نفسى توان كشيد صبر كردند و بعد از آن اللَّه اكبر از جهت رفتن بركوع گفتند در وقتى كه ايستاده بودند نه در رفتن بركوع چنانكه متعارفست پس بركوع رفتند و دستهاى خود را از زانوها پر كردند و انگشتان دستها گشوده بود و زانوها را بر پشت شكستند تا آن كه پشت راست شد تا به مرتبه كه اگر يك قطره از آب يا روغن بر پشت مى ريختند حركت نمى كرد و چون پشت راست شده بود و زانوها بر پشت شكسته بود و گردن را كشيدند و به زير نينداختند و چشمها را بر هم گذاشتند. (در صحيحه زراره وارد است كه نظر را در حالت ركوع در ميان هر دو پا كنند و در اين حديث آنست كه بر هم گذارند پس مخيّر است ميان هر دو و ممكن است كه حضرت نظر در ميان هر دو پاها داشته باشند)
پس سه مرتبه تسبيح كبير را به ترتيل و تانّى خواندند كه سبحان ربّى العظيم و بحمده يعنى خداوند عالميان را كه پروردگار من است و از آن اعظم است كه وصف عظمت او توان كردن منزه مى دانم از آن چه لايق ذات و صفات و افعال او نيست و شكر او مى كنم بر اين نعمتى كه مرا اهل تسبيح خود گردانيد.
پس راست ايستادند و چون درست ايستادند گفتند سمع اللَّه لمن حمده (يعنى حق سبحانه و تعالى اجابت فرمود دعاى حمد كنندگان خود را هر چند دعا نكرده باشد چون اصل حمد دعاست، زيرا كه ظاهر است كه هر گاه شخصى اين خسيسان دنيا را مدحى كند البته در مقام احسان هستند، كسى كه مدح اكرم الاكرمين كند البته جميع مطالب او بر آورده مى شود و لهذا در حديث است كه بهترين دعاها الحمد للّه است.)
پس تكبير گفتند در حالتى كه ايستاده بودند و دستها را برداشتند در برابر و به سجده رفتند و دستها را پيش از زانوها بر زمين گذاشتند و گفتند سبحان ربي الاعلى و بحمده را سه مرتبه (يعنى منزه مى دانم و به پاكى ياد مى كنم پروردگار خودم را كه از آن بالاتر است كه عقول عاقلان به كنه ذات مقدس او تواند رسيد در حالتى كه حمد او مى كنم بر اين تسبيح و اين تنزيه را نيز از جمله نعمتهاى او مى دانم و هر گاه تسبيح از نعم اوست حمد بر تسبيح نيز از نعمتهاى اوست)
هيچ جزوى از بدن را بر جزوى ديگر نگذاشتند و پيشانى و دستها و كاسه زانوها و سر انگشتان شست پاها و بينى را بر زمين گذاشتند
پس سر از سجود برداشتند، چون درست نشستند اللَّه اكبر گفتند و بر جانب چپ نشستند و پشت پاى راست را بر شكم پاى چپ گذاشتند و گفتند استغفر اللَّه ربي و اتوب اليه (يعنى از خداوندى كه تربيت كننده من است طلب آمرزش می کنم و بازگشت مى كنم به او از جميع گناهان)
پس در وقتى كه درست نشستند اللَّه اكبر گفتند و به سجده دويم رفتند و آن چه در سجده اول گفته بودند در سجده دويم گفتند و يارى نجست به هيچ جزوى از بدنش بر جزوى ديگر در ركوع و سجود چنانكه متعارفست كه در ركوع پهلوها را بر بازو و آرنج مى گذارند(بدن را جمع می کنند) و در سجود آرنج را بر ران يا زانو مى گذارند بلكه بال دار بودند و همه اعضا را از يكديگر گشوده بودند و ذراعهاى خود را بر زمين نگذاشتند.
امام صادق(علیه السلام) دو ركعت نماز را به اين عنوان خواندند و فرمودند: اى حماد اين چنين نماز بگذار (و روى خود به هيچ طرف مكن و با دست خود بازى مكن به آن كه بر ريش يا غير آن گذارى و با انگشتان خود بازى مكن.)
لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج۴، ص: ۱۰
كافي (ط - الإسلامية)، ج۳، ص۳۱۱
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5