ادامه «…مقدار پول باید به طور مداوم در یک دوره ۱۲ ساله افزایش می یافت و نرخ های بهره چندین بار کاهش می یافت. بنابراین، سیستم بیش از پیش ناپایدار شد. در دراز مدت که نمی توانست خوب پیش برود. و سال گذشته به حدی رسید که سقوط بعدی تهدید کننده بود. و این فروپاشی با آخرین شاهکار قدرتمند یعنی کاهش نرخ بهره به صفر و تزریق میلیاردها دلار برای آخرین بار به تعویق افتاده است.
با این حال، یک وضعیت کیفی جدید ایجاد شده است. تعویق بیشتر مستلزم کاهش نرخ بهره به محدوده منفی است و این امر اساس سیستم بانکی فعلی را از بین می برد. بانک ها نمی توانند در بلندمدت با نرخ های سود منفی فعالیت کنند. این بدان معنی است که تعویق بیشتر با رویکرد استفاده شده قبلی امکان پذیر نخواهد بود. در شرایط فعلی حداکثر یک بار دیگر می توان میلیاردها دلار را به سیستم تزریق کرد. با این حال، در نتیجه نرخ تورم در حال حاضر به شدت در حال رشد بیشتر سربار خواهد داشت و به سمت تورم ابری سوق داده خواهد شد.
وضعیتی که مجتمع مالی-دیجیتال در آن قرار دارد، بین گزینههای فروپاشی نهایی از یک سو و تورم فوقالعاده در سوی دیگر است. بنابراین، از دست دادن کل ارزش پول. این بدان معناست که از نظر تاریخی ما به نقطهای رسیدهایم که در آن مجموعه مالی دیجیتالی، در چارچوب سیستم موجود، فقط بین دو شکل مختلف فروپاشی انتخاب دارد.
بنابراین، آنها چه کاری می توانند انجام دهند؟
کاملاً واضح است که آنها در این شرایط یک سیستم جدید و یک استراتژی دوگانه را نصب می کنند. از یک طرف، در پس زمینه و به دور از دید عموم، در حال آماده سازی یک سیستم جدید هستند. و از طرف دیگر، آنها از مرحله پایانی سیستم در حال مرگ استفاده می کنند تا با تمام ترفندهایی که در اختیار دارند، آن را غارت کنند. این دقیقاً همان چیزی است که ما از مارس ۲۰۲۰ شاهد آن بوده ایم. تخریب کاملاً عمدی و از پیش برنامه ریزی شده اقتصاد جهانی، برای گسترش انحصاری مجتمع مالی دیجیتال، با آماده سازی همزمان از طریق بانک های مرکزی برای یک سیستم جدید و با همکاری شرکت های فناوری اطلاعات و ما از قبل می دانیم که این سیستم چگونه به نظر می رسد. در مورد حذف کامل پول نقد و بانک ها به شکل قبلی و معرفی پول دیجیتال از بانک های مرکزی است. هدف نهایی همانطور که به نظر می رسد، این است که همه ما فقط یک حساب واحد خواهیم داشت که از طریق آن تمام تراکنش ها انجام می شود. و این حساب در یک بانک تجاری یا خیابانی نیست بلکه نزد بانک مرکزی خواهد بود.
پیشزمینه این طرح به شرح زیر است: پول بانک مرکزی دیجیتال قابل برنامهریزی است و از آنجا که بانکهای مرکزی میتوانند از هیچ پول نامحدودی ایجاد کنند، در واقع میتوان به این روش با نرخهای سود منفی بدون نیاز به تخریب سیستم عمل کرد. اما این تنها ویژگی پول بانک مرکزی دیجیتال نیست. این به دولت ها اجازه می دهد تا بر تمام معاملات انجام شده نظارت کنند.
برای تعیین نرخ های مالیاتی مختلف و اعمال جریمه های فردی. دولتها همچنین میتوانند برای بخشی از پول ما محدودیتی در انقضا قائل شوند و از ما بخواهند که مبالغ خاصی را در بازههای زمانی معینی خرج کنیم. اما همچنین میتواند مستلزم استفاده از پول برای مقاصد خاص باشد و مستلزم این باشد که مبالغ مشخصی فقط برای محصولات خاصی پرداخت شود یا فقط از مناطق خاصی تهیه شود. مهمتر از همه، دولت در موقعیتی خواهد بود که توانایی ما برای انجام همه تراکنش ها را با یک کلیک ماوس لغو کند، و بنابراین، ما را از نظر مالی تعطیل کند. پول بانک مرکزی دیجیتال کارآمدترین روش جمع آوری مالیات برای جامعه خواهد بود که تا به حال در کل تاریخ بشر رخ داده است، و با آن، چیزی بیشتر و چیزی کمتر از تحقق یک دیکتاتوری فراگیر که از طریق پول حاصل شده است، نخواهد بود.
با این حال، کل موضوع یک مشکل بزرگ دارد. یعنی مقاومت مورد انتظار مردم. می توان بسیار مطمئن بود که بخش زیادی از مردم این شکل از محرومیت را نمی پذیرند. بنابراین، انتظار می رود معرفی پول بانک مرکزی دیجیتال باعث ناآرامی اجتماعی بزرگی شود. و این دقیقاً همان مشکلی است که مجتمع مالی-دیجیتال کاملاً به آن فکر کرده است تا روند معرفی این ارز (دیجیتال) را معکوس کند. بنابراین، آنها سعی نخواهند کرد که این تغییر را به تدریج به ارز دیجیتال انجام دهند، اما و در نتیجه خطر مقاومت بزرگ، این کار را دقیقاً برعکس انجام خواهد داد. آنها جامعه را به سمت هرج و مرج سوق خواهند داد تا معرفی پول بانک مرکزی دیجیتال را به عنوان راه حلی برای همه مشکلات معرفی کنند. یعنی در قالب درآمد پایه جهانی (UBI).
ارائه آگوست ۲۰۲۱ توسط ارنست ولف.»
@Truthsgram