طبق نقل حاجی اهوازیان می‌گفت: حاج قاسم تا کمر تو سیل بود. مونده بود تو آب و داشت کمک می‌کرد، یهو سر چرخوند دید یه پیرزنِ خیلی خمیده از درِ یه‌ خونه‌ای اومد بیرون. پیرزن اومد جلو به حاجی گفت: «آقای سلیمانی من مادر دوتا شهیدم». حاجی اهوازیان گفت: حاجی نه گذاشت، نه ورداشت، از آب پرید بیرون، رفت جلو اون مادر، خودشو با صورت انداخت رو خاک جلوی پای اون مادر، گرفت پای اون مادرو بوسید. یه عالمه خبرنگار و مردم داشتن فیلم می‌گرفتن. رفقای حاجی اصرار اصرار که حاجی پاشو پاشو، نکن زشته، دارن فیلم می‌گیرن. میدونی حاجی چی گفت؟ حاجی از خاک بلند شد گفت: «ولم‌ کنید زشت چیه، چکار به دوربین دارم من، رو به مادرِ اون دو شهید کرد و گفت: «اینها ولی نعمت ما هستند» ولی نعمت می‌دونی به کی می‌گن؟ امام زمان. امام زمان ولی نعمت ماست. حاجی ببین چی میدید تو پدرمادرهای شهدا، چی میدید تو احترام گرفتن از پدرومادر. آره، حاجی حسرتی شد که نفهمیدیم کی بود... 🌷 @ttafakor