▪️‏بعد سال‌ها فرشی نو خرید. چند روز بعد همسرش دید فرش سر جایش نیست. فرش را داده بود به یک نیازمند تازه داماد. بعد فرشی دست‌دوم خرید. شهید حقانی به همسرش گفت: معصومه خانم! فرش، فرش است، کهنه و نو ندارد. خدا را خوش نمی‌آمد ما زیر پایمان فرشی نو باشد و یکی دیگر خرج عروسی‌ نداشته باشد. @ttafakor