سرخ پوست‌ها داستان عقابی را می‌گویند که وقتی عمرش به آخر نزدیک شد، چنگال‌هایش بلند شده و انعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد! نوکِ تیزش کند و بلند و خمیده می‌شود و شهبال‌های کهنسال بر اثر کلفتی پَر، به سینه می‌چسبد و دیگر پرواز برایش دشوار است. آنگاه عقاب بین دو راهی می‌ماند؛ بمیرد یا دوباره متولد شود، ولی چگونه؟! عقاب به قله‌ای بلند می‌رود نوک خود را آنقدر بر صخره‌ها می‌کوبد تا کنده شود و منتظر می‌ماند تا نوکی جدید بروید. با نوک جدید تک تک چنگال‌هایش را از جای می‌کَند تا چنگال نو درآید. و بعد شروع به کندن پَرهای کهنه می‌کند. این روند دردناک صد وپنجاه روز طول می‌کشد، ولی پس از پنج ماه عقاب تازه‌ای متولد می‌شود که می‌تواند سی سال دیگر زندگی کند. 🚨 برای بدست آوردن آرامش، گاهی باید تغییر کرد؛ درد کشید! از آنچه دوست داشت گذشت. عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد، یا اینکه باید مُرد! انتخاب با خودِ توست. 👈 یکی از ابزار مهم برای نابود کردن عادت‌، استفادهٔ هرچه بیشتر از فکر است. | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624