هدایت شده از چالش شھدایـےِ
| 🔺شرکت کننده شماره ۴ 📚| ↶ بعد هیئت رأیة العباس با لیوان چای، روی سکوی وسط خیابان منتظرم می‌ایستاد. وقتی چای و قند را به من تعارف می‌کرد، حتی بچه مذهبی‌ها هم‌نگاه می‌کردن. چند دفعه دیدم خانوم های مسن‌تر تشویقش کردند‌و بعضی هایشان به شوهرشان می‌گفتند:«حاج آقا یادبگیر، از تو حوچیک‌تره!» خیلی بدش می‌آمد از زن و مردهای جوانی که در خیابان دست در دست هم راه می‌روند. می‌گفت:«مگه اینا خونه و زندگی ندارن؟»😅 🔹براے اطلاع از نحوه شرکت در چالش کافیه آیدی زیر را لمس کنی به همین راحتی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3 یادت نره به دوستات اطلاع بدی🤓