. 🔴 همیشه فکر می کردم: من هم یک انسان هستم و مانند همه انسانها خداوند متعال مرا آفریده و من هم مانند همه در پیشگاه خداوند متعال پاسخگو هستم و کیفر و پاداش اعمالم را مستقلا خواهم داشت. خداوند متعال خالق من است و همو است که بر تمامی زندگانی من نظارت دارد و من از لطف و کرم او بدین شکل (انسان خلق شده ام) و حقوقی و وظایفی مانند همه انسان ها دارم. ⚠️ تا اینکه یک روز فهمیدم من یک پاجوش درخت چنار هستم و زیر سایه همو (چنار) زیست می کنم. و اخیرا پسر چنار بزرگ فرمایش فرموده اند؛ که با آنها مساوی نیستم! خدایا ! چرا مرا مساوی خلق نکردی!؟ چرا من پاجوش چنار شدم! چرا !؟ ❗️اگر مساوی بودم الان عدالت آموزشی شامل حال من می شد و شاید من هم یک مدرسه یا یک دانشگاه بنام خودم تاسیس می کردم. آنگاه با خیال راحت عدالت را جاری می کردم. ‼️یا اینکه اگر درست عادلانه آموزش می دیدم، الان مدیر یک خودرو سازی بودم و خودرو های بی کیفیت را چند برابر قیمت می فروختم و کیف اش را می بردم. ‼️❗️یا سلبریتی بودم و از هفتاد دولت آزاد بودم و هر موقع دلم می خواست چاک دهانم را باز می کردم و هر خزعبلاتی دلم می خواست می گفتم! ‼️‼️ یا حداقل پدرم یکی از نشستگان در بالای سفره تغذیه می بود! و من الان ژن خوب حساب می شدم. خدایا ! چرا ژن های مرا خوب نیافریدی!؟ خدایا ! من خودم میدانم چی هستم! ولی اون بنده خدا از خودش در آمده و دیگه نمی تونه برگرده به خودش! یا به من رحم کن یا اونو بکش! آمین... ✍️