▪️
نقش گروه توکافولاد بهعنوان یکی از نخستین هلدینگهای تخصصی صنعت ایران را در اقتصاد ملی چگونه ارزیابی میکنید؟
🔸زمانی شرکتهای بزرگ بر اساس نیازهای خود اقدام به توسعه کسبوکارهایی میکردند که در عمل نیازهایشان را برآورده کنند. موج بعدی سازماندهی و شرکت داری تبدیل آن کسبوکارها را به شکل سازمان و یک کسبوکار مستقل بود. بهاینترتیب غیرازآنکه کسبوکار میتوانست به شرکت مادر خدمات دهد، قادر بود در فعالیتهای اقتصادی هم سرویسدهنده باشد و کار کند. مدل کسبوکار توکافولاد نیز از همین جنس است؛ جنسی که از خود خدماترسانی به فولاد مبارکه متولد شده اما بعدازآن کسبوکارهای خدماترسان به شرکت اصلی را توسعه داده و نهتنها به شرکت مادر بلکه به دیگران هم سرویس میدهد. این خدمات از حملونقل جادهای تا تولید فرآوردههای نسوز و خدمات صنعتی دیگر را شامل میشود. بهنوعی کسبوکاری که تنها برای یک شرکت تعریفشده بود، در یک اقتصاد ملی، توسعهیافته و حتی میتواند درصدد صادرات نیز باشد.
🔸این روندی است که در توکافولاد نیز طی شده و توفیقات و سوددهی که مستقلاً از محل فعالیتهایش پیداکرده ناشی از همین تعریفی است که بهدرستی برایش انجامشده است.
🔸نکته دیگر که در ارتباط با آینده اقتصاد کشور است به توسعه این کسبوکار بازمیگردد. اینکه هلدینگ چطور توسعه پیدا کند، وارد چه فعالیتهایی شود و در چه زمینههایی از شرکت اصلی خدمات گیرد، یا به فضاهای کسبوکاری تعریفنشده در شرکت اصلی وارد شود یا نه، در اقتصاد کشور مؤثر است.
🔸بهاینترتیب گروه میتواند عملا مشکلات شرکت مادر را در مواقع بحرانی رفع کند. یا وارد زمینههایی از فعالیت شود که آینده فضای تولید و کسبوکار کشور را پاسخگو باشد. درست است که این هلدینگ در ابتدا بر اساس سازماندهی خدمات مربوط به شرکت فولاد مبارکه به وجود آمده و همچنان هم بر همین مبنا و با یک مدل هوشمندانه اقتصادی کار میکند، اما میتواند با نگاه و توجه به آینده به سرمایهگذاری در حوزههای دیگر نیز به فراخور نیاز شرکت مادر و کشور ورود کند.
🔸برای مثال در هوش مصنوعی حوزهای است که شرکت مادر به آن احتیاج پیدا خواهد کرد. ورود هلدینگ به این حوزه میتواند هم نیاز شرکت و هم نیازهای آینده اقتصادی کشور را در این زمینه برطرف کند.
▪️صنعت فولاد در سیاستهای کلان اقتصادی چه جایگاهی دارد و شرکتهای بزرگ صنعتی در فولاد ایران، چطور میتوانند همگرا شوند تا این صنعت را به پیش برند؟
🔸صنعت فولاد از صنایع پایه در کشور ماست. در دهه ۶۰ و ۷۰ صنعت فولاد کشور توسعه بسیاری یافت. در این دوره شرکت فولاد مبارکه شکل گرفت و از تکنولوژی روز هم بهره برد و توسعه یافت.
🔸توسعه در هر زمینهای در کشور نیازمند این صنعت مادر است. اگر بخواهیم صنایع دیگر را نیز در کشور توسعه دهیم قطعاً میبایستی جایگاه صنعت فولاد را تقویت کنیم.
🔸در این میان نکته مهم گلوگاههای توسعه هستند، ما در مسیر توسعه صنعت فولاد گلوگاه سنگآهن را در داخل کشور داریم؛ و باید درباره این گلوگاه بیندیشیم.
🔸مسئله دیگر توسعه شرکتهای معدنی در زمینه تولید فولاد است، به این معنا که شرکتهای معدنی از تولید صرف محصولات معدنی خارج شدهاند و کنسانتره و گندله نیز تولید میکنند. برخی از آنها بهتازگی به حوزه ریختهگری نیز ورود کردهاند و شاید بهزودی تولید ورق را هم در برنامه داشته باشند.
🔸به عبارتی مسیری که وجود داشت و عملاً شرکتها و کارخانههای بزرگی مثل فولاد مبارکه را تأمین میکرد؛ رفتهرفته تغییر مسیر داده و خود شرکت تولیدکننده مواد معدنی بهرهاش را میبرد.
🔸ما نیازمند یک ایده هستیم که بخشی از آن تحت تأثیر مدل پراکنده و معادن با عیار پایین و معادن خارج از کشور است. پس شاید به واردات سنگآهن نیاز داشته باشیم.
🔸در بحث فولاد، کسبوکار و نیاز به این صنعت تغییری نکرده اما نحوه عملکرد ما در این صنعت مادر دچار تغییر شده است.
🔸پس به این نکته باید توجه داشته باشیم که روند تولید فولاد به این صورت که عدهای کار معدنی انجام دهند و عدهای دیگر فولادسازی کنند، تغییر خواهد کرد.
🔸مطالعهی متن کامل این مصاحبه در:
🌐
https://tukaco.ir/?p=3455
💎
@tukafoolad