﷽ جمعه یعنی زانوی غم در بغل بر سر سجاده های العجل جمعه یعنی اشک های انتظار جمعه یعنی شکوه از هجران یاران جمعه یعنی آه، الغوث، الامان درفراق مهدی صاحب الزمان... سلام مولای ما، مهدی جان!!! جمعه که فرا می رسد بخودمان وعده دیدارت را میدهیم و گوش هایمان را از بامدادان تیز می کنیم که آیا صدایی نرم و گویا و محکم و آرامش بخش الا یا اهل العالم شما را از سوی کعبه دلها بگوشمان می رسد؟ ثانیه ها و لحظه ها می گذرد و به عصر و غروب می رسد و پرده ای غبار آلود از غم سنگین برقلب های ما سنگینی می کند و با چشمانی اشکبار غروب جمعه را بدرقه می کنیم . مولای غریبم!!! قسم به بزرگی و عظمت خدای مهربان ، صدای ناله های انسان های مظلوم و مورد ستم و هجمه واقع شده که قرن هاست به خاطر رنگ پوست شان مورد تبعیض قرار گرفتند عالم را فرا گرفته است . از روزی که سردار شهیدت سلیمانی عزیز، خونش مظلومانه بر زمین ریخت درخت بیداری جوانه زده و روز به روز آگاهی مردم عالم افزون تر شده و جرات و جسارت پیدا کردند و رو در روی کاخ و لانه فساد سفید و عنکبوتی شیطان بزرگ ایستاده اند و می رود طومارشان در هم پیچیده شود. بیا که وقت آمدن است تا لحظه لحظه زندگی مان طلایی شود، وعده داده بودی وقتی می آیی که حج برشما بسته شده باشد و الان زمانش است و ...... تیک تاک ساعت به لحظه آمدنت نزدیک می شود و بگذار با آمدنت دسته جمعی بخوانیم: آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد "حسینی" @twiita