شب عاشورا وقتی حضرت از بین دو انگشت دستش داشت جای هر کس از اصحاب رو نشونش میداد حبیب ابن مظاهر انگشتای مبارک حضرت رو بست و بوسید وگفت: مگه باتو نیستیم؟همین بسه. به تعبیرمن : اصلا ولش کن؛ نمیخوام ببینم. "مصعب ابن عمیر" @twiita