🌺 پنجاه خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه واله وسلم) ♦️بي‌شک تأسی به سيره و سنت آن حضرت براساس آيه‌‌کريمه «و لکم في رسول‌الله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود. ۱-هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت ۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمی کشيد. ۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود. ۴-هرکه را می ديد مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت. ۵-وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمی کشيد. ۶-با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است. ۷-هرگاه به کسی می نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی کرد. ۸-هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خيره نگاه نمی کرد. ۹-چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو. ۱۰-سکوتي طولانی داشت و تا نياز نمی شد لب به سخن نمی گشود. ۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد. ۱۲-چون با کسی سخن مي گفت کاملا برمی گشت و رو به او می نشست. ۱۳-با هرکه می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست. ۱۴-در مجلسی نمي نشست و برنمی خاست مگر با ياد خدا. ۱۵-هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزديک درب می نشست نه در صدر آن. ۱۶-در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهی مي کرد. ۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمی زد. ۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. ۱۹-اگر در محضر او چيزی رخ می داد که ناپسند وی بود ناديده می گرفت. ۲۰-اگر از کسی خطای صادر می گشت آن را نقل نمی کرد. ۲۱-کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد. ۲۲-هرگز با کسی جدل و منازعه نمي کرد. ۲۳-هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد. ۲۴-پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. ۲۵-چون سخن ناصواب از کسی می شنيد. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنين گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنين مي گويند؟» ۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد. ۲۷-دعوت بندگان و غلامان را می پذيرفت. ۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود. ۲۹-بيش از همه صله رحم به جا می آورد. ۳۰-به خويشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر ديگران برتری دهد. ۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق می فرمود و کار بد را تقبيح می نمود و از آن نهی می کرد. ۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنیای مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غايبان برسانند. ۳۳-هرکه عذر می آورد عذر او را قبول مي کرد. ۳۴-هرگز کسی را حقير نمی شمرد. ۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب های بد نخواند. ۳۶-هرگز کسی از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد. ۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمی کرد. ۳۸-از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود. ۳۹-هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسيار مدح آنان نمی گفت. ۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدی را به نيکي جزا می داد. ۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود. ۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جویای حال آنان مي شد. ۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد. ۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود. ۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه ای بر آنان وارد مي شد نمی توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است. ۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار می کرد. ۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود. ۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسی حواله نمي کرد. ۴۹-اگر در حال نماز بود و کسی پيش او مي آمد نمازش را کوتاه می کرد. ۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکی گريه مي کرد نمازش را کوتاه می کرد. "بیناباجی" @twiita