از پسر یک سال و نیمهم،
درس
#انتظارفرج گرفتم!!
رفتم توی اتاق.
در رو بستم.
یقین داشت من توی اتاقم.
شروع کرد بازبون خودش صدازدن.
جوابشو نمیدادم ببینم چی کار میکنه.
نا امید نمیشد!
چون یقین داشت من پشت درم.
بقیه هم نتونستن نا امیدش کنن!
اصرار و یقینش باعث شد
در اتاق رو زودتر باز کنم!
"علی زکریائی"
@twiita