فائزه لوژی! سخن خانم فائزه هاشمی مبنی بر مجوز چند همسری زنان که واکنش ایشان به بحث چند همسری مردان بود و نقد توام با هزل اینجانب مبنی بر پیش‌قدم شدن ایشان در تعدد همسر، برخوردار از تحشیه‌های فراوانی شد که تکمله‌ای را بر عهده اینجانب قرار می‌دهد. طبیعتا این امر پنهانی نیست که نیت سرکار خانم هاشمی در بیان آن نظر شاذ صرفا یک طعنه بود تا بدانوسیله و به زعم خود ناخجستگی مفروض‌شان از تعدد همسر توسط مردان را از طریق ترفند برسمیت شناختن متقابل حق تعدد همسر توسط زنان، معادل‌سازی کند! هم چنانکه واکنش اینجانب نیز ترفندی بود تا ناروائی احتجاج ایشان را به مشارالیه عریان‌نمائی کنم! ناروائی احتجاج خانم هاشمی از آن جهت حائز شماتت است که نامبرده بنا بر شخصیت پرخاشگر و واکنش‌های هیستریک و شناخته شده‌اش، بعضا مرتکب شاذیاتی می‌شوند که قبل از مستدل بودن دهان کجی به عرف جامعه را می‌ماند. در بحث تعدد زوجات نیز گفتار هیستریک و شخصیت دماگوژیک ایشان مانع از آن شد تا حقوق همجنسان خود را با معرفتی ملین و متین و وزین سنگربانی کند. بزرگترین خبط ایشان آنست که بدون عمق اندیشگی، برابری «زن و مرد» را بدون تفاوت «زن و مرد» وجدان می‌کنند! تفاوت این دو آنجاست که مردان به صفت ذاتی «تمامیت طلبند» هم چنانکه زنان به صفت ذاتی «انحصار طلبند» و بر همین مبنا اگر تمام زنان دنیا را نصیب مردی کنند باز هم طلب می‌کند! این در حالی است که زن یگانه مرداش را منحصرا برای خود و تنها برای خود می‌خواهد. همین ریحانگی بانوان است که در شخصیت زمخت فائزه آنقدر رقیق شده که نمی‌تواند متوجه شود تعدد همسر در ذات زن نامقبل است. زن خود را موهبتی می‌انگارد که مشتاق است این موهبت را به ثمن بخس پیشکش همسرش کند مشروط بر آنکه مرد‌اش و همه وفاداری مرد‌اش نیز منحصرا به خودش و تنها خودش متعلق باشد. فهمی روان از لطافتی عیان که شوربختانه هامش و خامه‌اش و خوانش و پردازش فائزه از آن بی‌بهره مانده!